صفحه ٢٢١

اما اين كه مى فرماييد چون ترموديناميك مباحث خود را بر اساس احتمالات دنبال مى كند، پس نظر به واقعيت ندارد، اين طور نيست، زيرا كه توجه به «احتمالات» يك توجه عقلى است، يعنى عقل اين رابطه را با چنين ضريبى از احتمالات نسبت به خارج كشف مى كند. مى گوييم: عالم كثرت، طورى است كه حركت دارد، حركت كه داشته باشد، خواهى نخواهى جهت گيرى ها در اين دنياى داراى حركت، آن طور نيست كه بتوانيم تمام ابعاد آينده را پيش بينى كنيم؛ چون موضوعى كه حركت مى كند تا به نتيجه ى مورد انتظار برسد، همراه با پارامترهاى ناشناخته، در متن حركتِ خود موجود مى باشد و لذا در توجه به نقش پارامترهاى ناشناخته، درصد احتمال رسيدن به نتيجه را تعيين مى كنند، زيرا همان پديده هاى ناشناخته و غيرقابل پيش بينى هم بالأخره يك نظمى دارند و علمِ احتمالات بر اساس همان نظم، محاسبه مى كند و نظر مى دهد.
در قانون احتمالات در حدّ خودمان- نه در حدّ واقعيت- مى توانيم حدس بزنيم كه اين انضباط چند درصد است، اين جا ديگر بحث آزمون و خطاست؛ چون ما كاملًا به خودِ واقعيت احاطه نداريم و از طريق تجربه، يك جمع بندى مى كنيم و اسمش را «احتمالات» مى گذاريم. مى گوييم: در اين فعل و انفعال سى درصد، احتمال اين نتيجه هست، يعنى «سى درصد» ماوراء مسير عوامل شناخته شده، مى توان پيش بينى كرد، اما عواملى كه نمى گذارند مستقيماً فعل و انفعالات نتيجه بدهند، هفتاد درصد است؛ يعنى عواملى كه ما نمى توانيم مستقيماً نقش آن ها را پيش بينى كنيم، نهايتاً هفتاد درصد است. اين جاست كه مى گوييم در بحث «احتمالات» اصلًا بحثِ «وَهم» مطرح نيست؛ بحث «عدم اطلاع از همه ى واقعيت» در ميان است. قانون «احتمالات» مى گويد در جمع بندى اين برخوردها، قبل از اين كه نتيجه واقع بشود، اين اندازه اش را مى شود پيش بينى كرد، اين «پيش بينى» بر اساس يك محاسبه علمى صورت مى گيرد. مى ماند كه: چرا بعضى مواقع پيش بينى هاى ما صددرصد درست در نمى آيد؛ براى اين كه همه ى عوامل را نمى شناسيم؟ اما اين كه «اين احتمال، خبر از خارج مى دهد.»، در اين شكى نداريم. حال «چقدر از خارج خبرمى دهد؟» آن را ما نمى دانيم؛ براى همين اسمش را «احتمالات» مى گذاريم. هر كس كه دارد مى گويد: «احتمالًا»، خودش دارد مى گويد كه همه ى مطلب در دست من نيست. هيچ وقت شما نمى گوييد: «اگر آب را اين جا بريزيد، احتمالًا اين جا تر