صفحه ١٩٤

زندگى چشم گيرى را پديد آوردند، به همين جهت اروپا بعد از رنسانس شعار خود را «اومانيسم» يا «برگشت به ادب رُمى» قرار داد، فرهنگى كه مقصد افراد جامعه تماماً رعايت قراردادها و آداب آن جامعه باشد و به چيزى برتر از قراردادهاى سطحى نينديشد، حتماً سقوط مى كند. «ادب رُمى» به چيزى ماوراى آداب و رسوم مَن درآورى نظر ندارد، فراعنه و رمى ها با همين قراردادها همان برخوردى را مى كردند كه مؤمنين با قوانين الهى- كه نظر به ماوراء عالم مادّه دارد- آن برخورد را مى كنند، پس علت افول امثال تمدن رُمى ها يا ايرانيان قبل از اسلام و فراعنه را بايد در يك چيز جستجو كرد و آن عبارت بود از متوقف شدن در مجموعه اى از آداب خشكِ مَن درآورى.
ممكن است تمدنى به جهت ريشه هاى فرهنگى اش توان جواب گويى به ابعاد انسانى را تا حدّى داشته باشد، ولى مردم از فرهنگ خود عدول كنند، بايد بدانيم اين كوتاهى يك حادثه ى تاريخى و موقت است و مردم با يك بازخوانى مجدد به اصالت هاى خود برگشت مى كنند كه در اين جا بازخوانى جهان اسلام مدّ نظر ما است. مى توان گفت پس از طرح كليات اسلام توسط رسول خدا (ص) امكان شروع تمدن اسلامى با نظر به پيام غدير فراهم بود و خداوند تمدن اسلامى را از «غدير» شروع كرد ولى با به حجاب رفتنِ پيام غدير در آن دوران آن پيام بزرگ به تحقق تمدن اسلامى منجر نشد ولى در زمان صفويه غدير بازخوانى گشت و اين بازخوانى و رجوع به غدير با افت و خيز ادامه يافت تا به 22 بهمن سال 57 رسيد كه با جديت بيشتر ذهن ها به آن توجه نمود.
البته فراموش نشود كه شروع يك تمدن غير از ظهور مناسبات آن تمدن در بين افراد جامعه است براى ظهور آن بايد از موانع زيادى عبور كرد و از جمله متذكر اين نكته بايد بود كه وقتى از تمدن اسلامى بحث مى كنيم و مى گوييم شيعه مسئوليت تحقق آن را بر عهده دارد، به هيچ وجه تمدن ايرانى مدّنظر نيست، همان طور كه وقتى از «تمدن شيعه» سخن مى گوييم، به اين معنى است كه تمدن شيعه پايه هاى علمى اش محكم و اميدواركننده است، امّا تا ظهور عينى آن راهى طولانى در پيش است، «صفويه» قدم خوبى برداشت و به همين جهت هم با همه ى موانعى كه برايش پيش آوردند ادامه پيدا كرد و شكست نخورد. «قاجار» به عنوان يك ايل بيرون از تمدن به صحنه آمد تا صفويه را در حجاب ببرد، ولى با آن همه نتوانست جهت گيرى اصلى به