كفر در پيش روى او گذارده، انقلاب اسلامى به خوبى قدرت نشان دادن پايان حيات تاريخ غرب را در خود دارد و اين كمك خوبى است تا بشر به حكومت مهدوى فكر كند.
اگر ما در مورد نظام الهى حضرت مهدى (عج) خوب مطالعه كنيم، بهتر مى توانيم جايگاه انقلاب اسلامى و قدرت تمدن سازى آن را بفهميم، يك طرف قضيه همان طور كه عرض شد توجه به اين نكته است كه روشن شود غرب همه امكانات خود را به فعليت رسانده و ديگر چيزى در قوّه ندارد تا آرمان هاى بشر را به خود مشغول كند و از اين طرف انقلاب اسلامى ادعا ندارد كه به خودى خود صورت آرمانى حيات بشر است، بلكه خود را انگشت اشاره به نظام مهدوى مى داند كه در آن نظام، كمالِ عالَم شروع مى شود، و مسلّم تحقق نظام مهدوى مقدماتى از سنخ خودش مى خواهد و انقلاب اسلامى، يكى از مقدمات آن است و ملاحظه كرده ايد، شرايط موجود جهان، در عين حضور فعّال ظلمات حاكم بر روح و قلب بشر امروز، از جهت ديگر زمينه ى پذيرش نظام مهدوى را از خود نشان مى دهد و اين پديده ى عجيبى است كه در اوج ظلمات مدرنيته، جريانى از شعور و بصيرت در جهان هست كه انقلاب اسلامى را مى فهمند و به آن اميدوار شده. به همين جهت است كه مى بينيد ما مى توانيم انقلاب اسلامى را طرح كنيم و گوش هايى مشتاق شنيدن پيام هاى آن هستند، مى دانيم بايد براى حفظ اين انقلاب صبر و پايدارى پيشه كنيم تا زمينه ى نهايى پذيرش حق ظاهر شود و به مرور پذيرش جهانى بروز كند. انقلاب اسلامى به مردم جهان كمك مى كند تا به معنى واقعى وارد عالم انتظارِ وضع موعود شوند و سرنوشت خود را گره خورده به ظلمات وضع موجود نپندارند كه البته اين اوّل بحث است، اجازه دهيد اين بحث در آينده بيشتر روشن شود.
«والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته»