صفحه ١٤٥

خشم حاكمان ظالم قرار مى گيرد و كشته مى شود، چون نمى تواند بپذيرد هركس با هر فكر و روشى بر او حكومت كند و فقط نان و آب او تأمين باشد. «1»
فرهنگ شيعه علاوه بر اين كه بر حقّانيت حاكمان تأكيد دارد، بر عدالت او نيز مصرّ است. عدالت چيزى نيست كه شما بتوانيد به سادگى از منظر شيعيان دور كنيد، خون شيعه هم كه بريزد، مى گويد: «عدالت». البته به اندازه اى كه نور شيعه در قلب شيعيان شدت و ضعف دارد، حساسيت نسبت به عدالت هم شدت و ضعف دارد، ولى كلّيت مسئله در همه ى شيعيان مورد توجّه است، پس اين جمله كه در ذهن بعضى ها رفته است كه «شيعه مى تواند فرهنگ مدرنيته را بپذيرد»، حرف صحيحى نيست، چون پايه ى تمدن غربى كه بر محوريت نفس امّاره ى انسان ها است و نفس امّاره هم تماميت خواه است، نمى تواند مطلوب شيعه باشد. شيعه به جهت بصيرتى كه دارد، در عين اين كه مى فهمد در وضع موجود نبايد خود را از صحنه ى تلاش و تحرك حذف كند و لذا مستقيماً از دست آوردهاى مدرنيته فاصله نمى گيرد، ولى به افق ديگرى مى انديشد.
در ضمن عنايت داشته باشيد كه امامان شيعه روشى را در برابر شيعه گشوده اند كه همواره امكان خارج شدن دين از بن بست را دارد، همچنان كه امام حسين (ع) توانستند جهان اسلام را از بن بستى كه امويان ايجاد كرده بودند، خارج كنند.
خروج از بن بستِ وضع موجود و عبور از مدرنيته به كمك انقلاب اسلامى داراى سه مرحله است؛ مرحله ى اول، شناخت درست مدرنيته است با تمام زوايايش. مرحله ى دوم، جهت مقابله با روحيه ى خاص فرهنگ مدرنيته، تقويت روحيه ى شهادت طلبى است، مثل روحيه ى اصحاب كربلا. مرحله ى سوم، نشان دادن روحيه ى معنوى و عاطفى فرهنگ تشيع است، تا فرهنگ مدرنيته نتواند از مخالفان خود چهره اى تند و خشن و تروريست بسازد. همان كارى كه حضرت اباعبدالله (ع) انجام دادند و عملًا ترور خود را به شهادت تبديل كردند، و كارى كه امروز شيعه بايد در جهان اسلام انجام دهد با راهى كه امام حسين (ع) در برابر ما گشودند،