خروج از عبوديّت تكوينى انسان است. بله چنانكه عرض كرديم انسان در سطح محدودى در درون دايرههايى كه مجموعه قوانين تكوينى تشكيل دادهاند امكان مانور دارد و در ميان قوانين گوناگون علمى و قوانين تكوينى براى انسان فضاهاى محدودى براى گزينش و اِعمال اختيار وجود دارد كه بتواند از قانون به نفع خود و در مقابله با قانون ديگر استفاده كند و اين فضاهاى محدود قلمرو اختيار انسان را تشكيل مىدهند.
7. قوانين تشريعى و الهى ضامن سعادت و كمال انسان
آيا انسان در محدودهاى كه قدرت انتخاب و اختيار دارد، از نظر ارزشى هر طور بخواهد مىتواند رفتار كند، يا بايد حدود و مرزهايى را رعايت كند؟ آيا در اين محدوده نيز قوانينى وجود دارد كه اجراى آنها بر انسان لازم است؟ جواب اين است كه در آن محدوده نيز قوانينى وجود دارد، اما نه از سنخ قوانين تكوينى؛ بلكه از سنخ قوانين تشريعى و اعتبارى و يا قوانين ارزشى و به تعبيرى كه قدما از هزاران سال پيش مطرح كردهاند، قوانينى كه در محدوده عقل عملى هستند ـ در مقابل قوانين واقعى كه در محدوده عقل نظرى هستند ـ يعنى در آنچه مربوط به رفتار اختيارى انسان است، عقل عملى بايد قضاوت كند. بىشك به كار بستن قوانين تشريعى كه اجراى آنها در اختيار انسان قرار داده شده موجب دستيابى به مقصد و هدف نهايى؛ يعنى، كمال مطلوب است و سرپيچى از آنها موجب سقوط، بلكه پستتر شدن انسان از هر جانورى مىگردد؛ قرآن نيز چنين سيرى را تأييد مىكند و مىفرمايد:
«لَقَدْ خَلَقْنَا الاْءِنْسَانَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ. ثُمَ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ. إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ.»(69)
ما انسان را در بهترين صورت و نظام آفريديم. سپس او را به پايينترين مرحلهبازگردانديم. مگر كسانى كه ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادهاند كه براى آنهاپاداشى تمام نشدنى است.
انسان اوجى دارد كه مىتواند، با استفاده از استعدادهاى بىشمارى كه خدا در وجود او قرار داده است، به قرب الهى و جوار خدا برسد و همسايه خدا شود؛ از آن طرف مىتواند با مخالفت و عصيان بر عليه قوانين الهى تا حدّى سقوط كند كه از هر حيوانى نيز پستتر گردد.