صفحه ٩٩

كه آنچه را مى‌خواهيم صريح و مستقيم و بدون دغدغه بنويسيم، مى‌خواهيم آزادى بيان و قلم و آزادى عمل داشته باشيم. اين آزادى را به ما بدهيد و بگذاريد حرفمان را بزنيم. اين سخن و درخواست موجّهى است و در اعلاميه حقوق بشر نيز يكى از حقوقى كه براى همه انسانها، به عنوان فوق قوانين موضوعه، در نظر گرفته شده آزادى مطبوعات و آزادى بيان است و اين آزادى‌ها در دنيا به عنوان اصول دموكراسى شناخته شده است. به ايشان گفته مى‌شود كه شما آزاديد نظر خودتان را راجع به مجريان قوانين بنويسيد و بيان كنيد. اما آيا شما همين چيزها را مى‌خواهيد بگوييد؟ مثلاً مى‌خواهيد بگوييد فلان قاضى در فلان‌شهر درست عمل كرد يا نكرد؟ فلان شهردار درست عمل كرد يا خير؟ فلان كارمند اداره درست رفتار كرد يا نكرد؟ يا مى‌خواهيد راجع به اصل اسلام و ارزش‌هاى اسلام چيزى بنويسيد و همه چيز را نفى كنيد؟ يا مى‌خواهيد به مقدّسات توهين كنيد؟

6. محدوديّت آزادى بيان
اگر منظور شما از آزادى اين است كه آنچه انجامش جايز نيست، نوشتن و گفتنش جايز باشد، چنانكه در مثال عرض كرديم، چطور كسى مُجاز نيست كه حتى كلام اهانت‌آميزى درباره شخص شما بگويد و چنين آزادى‌اى ندارد، اما وقتى نوبت مى‌رسد به توهين به مقدّسات و ارزش‌ها مى‌گوييد آزادى بيان اقتضا مى‌كند كه ما هرچه مى‌خواهيم بنويسيم و هر چه مى‌خواهيم بگوييم! چطور نسبت به شخص خودتان اجازه نمى‌دهيد كسى يك كلمه توهين‌آميزى به زبان بياورد و گفتيد مى‌رويم دادگاه و شكايت مى‌كنيم. اجازه نمى‌دهيد كه مسائل شخصى شما را در روزنامه بنويسند و گفتيد كسى حق ندارد كه اسرار مرا افشا كند و آنها را در روزنامه بنويسد. حال چطور شما حق داريد اسرار يك ملّتى را افشا كنيد؟ چطور در نظر شما افشاى اسرار يك فرد جايز نيست، اما افشاى اسرار يك ملّت جايز است! يعنى در نظر شما وقتى يك فرد تبديل به شصت ميليون شد، افشاى اسرار او جايز مى‌شود؟ آيا نبايد نسبت به يك جامعه در گفتار و نوشتار حدودى را رعايت كرد و هر چيزى را نگفت و هر چيزى را ننوشت؟ جامعه نيز حقوقى دارد، مقدّساتى و ارزش‌هايى دارد و بايد حريم ارزش‌هاى جامعه حفظ بشود و نبايد مقدّسات شكسته شود.
    همان‌طور كه شما بى‌احترامى به شخص خودتان را تحمل نمى‌كنيد و اجازه نمى‌دهيد كسى