صفحه ١٦٨

او گفت: فعلاً من نمى‌توانم اظهارنظر قطعى كنم، ولى به شما مى‌گويم كه انجيل را بايد از نو قرائت كرد!

8. دموكراسى و مرجع قانونگذارى در اسلام و غرب
ملاحظه شد كه غرب با جدا كردن حوزه دين از حوزه مسائل اجتماعى به راه حلّ مورد پسند خود دست يافت و توانست مشكل تعارض بين دين و خواست مردم را حل كند. آيا ما نيز كه معتقد به اسلام هستيم در پى چنين راه‌حلّى هستيم؟ اين همان انديشه‌اى است كه به «سكولاريزم» مشهور است؛ يعنى، تفكيك دين از مسائل و شؤون زندگى؛ اعم از اجتماعى، حقوقى، سياسى و خانوادگى. كسانى هم در اين زمينه، براى «خدمت به فرهنگ ايرانى» دهها سخنرانى و مقاله‌هاى متعددى ارائه دادند تا مطرح كنند كه حوزه دين از سياست و مسائل اجتماعى، حقوقى و اقتصادى جداست و در اين راستا شبانه‌روز تلاش و فداكارى مى‌كنند. آيا ما نيز همين عقيده را داريم ؟ اگر چنين عقيده‌اى نداريم، مراقب باشيم كه فريب نخوريم و بدانيم آنچه را آنها مى‌گويند با آنچه ما به آن عقيده داريم سازگار نيست. متوجه باشيم كه اگر بين خواست خدا و خواست مردم تعارض ايجاد شد، آنچه را دين خدا تعيين كرده دنبال كنيم و در حقيقت خواست خدا را مقدّم بداريم.
    البته بنده قصد تعيين تكليف ندارم تا برداشت مخالفت با آزادى بشود. مردم در انتخاب خود آزادند، اما بايد دقّت كنند كه آگاهانه و آزادانه انتخاب كنند و بدانند چه چيزى را انتخاب مى‌كنند. متوجه باشند كه آنچه امروزه به عنوان «دموكراسى در قانونگذارى» مطرح مى‌شود، يعنى مقدّم داشتن خواست مردم بر خواست خدا؛ يعنى كنار نهادن دين و خواست خدا. اگر مردم در صدد انتخاب هستند مواظب باشند كه فريب نخورند و متوجه باشند كه پذيرش اسلام، به عنوان مجموعه مقررات و قوانين حاكم بر جامعه، با پذيرش دموكراسى در قانونگذارى به هيچ وجه سازگار نيست.
    كسانى كه در مقام فريب دادن مردم و ترويج التقاط در جامعه و خلط بحث هستند از سخنان و مثالهايى كه بنده مى‌زنم برآشفته مى‌شوند، چون از اين كه نيّت‌ها و توطئه‌هاى آنها فاش شود نگران و ناراحت‌اند؛ البته برخى هم به جهت اغراض سياسى و يا جناحى از اين سخنان خوششان نمى‌آيد. ولى اگر زشت و اگر زيبا، بنده آماده‌ام كه تا آخرين نفس در تبيين