صفحه ٢٧٥

جلسه بيستم: تصويرى نو از جايگاه قانون و حكومت

1. نگرشى ارگانيكى به جامعه
در جلسات گذشته، عمده مباحث قانونگذارى در دستگاه سياسى و حكومتى اسلام مطرح شد. حال براى اين كه ما جايگاه ارگانهاى سياسى و حكومتى را در جامعه، بخصوص از ديدگاه اسلامى، بشناسيم به ذكر مقايسه و تشبيهى مى‌پردازيم، تا بتوانيم اصل موضوع را بهتر درك كنيم.
    از دير باز، انديشمندان جامعه را به پيكر انسان تشبيه كرده‌اند و گفته‌اند: همان طور كه بدن انسان از اجزاء، اندامهاى گوناگون و سلولهاى فراوان تشكيل شده است، جامعه نيز از نهادها و مؤسسات گوناگون به وجود مى‌آيد كه هر كدام داراى قسمت‌هاى متعدّدى مى‌باشد و هر بخشى از عده‌اى از افراد تشكيل شده كه هر فرد حكم يك سلول را در بدن انسان دارد. البته گاهى در اين تشبيه افراط و تفريط صورت مى‌گيرد و استفاده درستى از آن نمى‌شود.
    معمولاً در كارها و فعاليت‌هاى علمى و عملى افراط و تفريط انجام مى‌گيرد و تشخيص حدّ اعتدال و راه صحيح دشوار است. بر اين اساس، برخى درباره تشبيه مذكور گفته‌اند: همان طور كه بدن انسان از اندامهاى متفاوتى تشكيل مى‌شود و به حسب تكوين و ساختار طبيعى با هم فرق دارند و هر كدام فقط مى‌تواند وظيفه خاصى را عهده‌دار شود، اعضاى جامعه هم در اصل تكوين با هم مختلف هستند. هر بخشى از افراد جامعه براى كار معيّنى ساخته شده‌اند، كه فقط بايد همان كار را انجام بدهند و نبايد از آن مرز تجاوز كنند. به عنوان مثال، مى‌دانيم كه همه سلولهاى بدن انسان ابتدا از يك سلول به وجود مى‌آيد و از تقسيم آن سلول واحد است كه انواع سلولهاى سازنده بدن ما به وجود مى‌آيد. بعضى از سلولها داراى ساختار ظريف و لطيفى هستند كه اندامى چون چشم و يا مغز را شكل مى‌دهند و بعضى داراى ساختارهاى محكمى هستند و مثلاً استخوان را تشكيل مى‌دهند. هيچ وقت نمى‌شود سلول اندام استخوان را به جاى