صفحه ١٥٧

فيزيك دانشمندى به نظريه‌اى دست مى‌يابد، كسانى كه در سطوح عالى آن دانش هستند، نظير انيشتين ، مى‌توانند در خصوص آن نظريه اظهار نظر كنند. اما همين دانشمند وقتى نظريه‌اى در علمى كه در آن تخصص ندارد مطرح مى‌شود، مثلا نظريه‌اى در روان‌شناسى مطرح مى‌شود، اظهار نظر نمى‌كند و اگر بخواهد آن نظريه را رد يا تأييد كند، از يك دانشمند روان‌شناس مدد مى‌گيرد؛ چون آن دانش در شعاع تخصص او نيست و همين‌طور سايرين كه در فنّى تخصص ندارند بر اساس تأييد صاحب‌نظران، نظريه‌اى را تأييد و تصديق مى‌كنند. اما گاهى كسى با مطالعه آراى دانشمندان علوم مختلف نظرات و آرايى را بر مى‌گيرد و به آنها گرايش مى‌يابد، با اين كه اين فرد فرصت ندارد كه اين نظرات را با هم بسنجد و دريابد كه آيا با هم سازگارى دارند يا خير. آيا آن آراء و نظرات مجموعه‌اى منسجم از بينش انسانى را تشكيل مى‌دهند يا خير؟ او اصلاً بر اين كار نه فكرى كرده است و نه انگيزه‌اى دارد، صرفا مى‌گويد عقيده‌ام اين است كه فلان روان‌شناس يا جامعه‌شناس يا حقوقدان نظر بهترى دارد و همين امر موجب التقاط فكرى مى‌شود.
    اما كسانى كه اهل نظر و تحقيق هستند، مجموعه نظرات را گردآورى مى‌كنند و ملاحظه مى‌كنند كه آنها با هم سازگارى دارند يا خير. اگر نظريه فلان روان‌شناس را بخواهند قبول كنند، آن را با نظريه ديگرى در جامعه‌شناسى تطبيق مى‌كنند تا ببينند باهم تناسب دارند يا خير؟ و همين‌طور اين تطبيق را در مورد ساير نظرات در حوزه‌ها و موضوعات ديگر اِعمال مى‌كنند.
    پس گذشته از اهل نظر و تحقيق، در سطوح پايين‌تر علمى زمينه التقاط بيشترى وجود دارد و افراد وقتى در هر علمى كتابى به دستشان مى‌رسد و مطالعه مى‌كنند، بدون اين كه تحقيق كنند كه نويسنده كتاب معتبر هست يا خير و افكارش با ساير افكار و آراء در موضوعات ديگر تناسب دارد يا ندارد، تحت تأثير مطالب آن كتاب قرار مى‌گيرند و در نتيجه، دچار التقاط فكرى مى‌گردند. لذا در تحقيق و مطالعه هر كتاب و مجموعه آرايى بايد توجه داشت كه آيا نويسنده‌اش معتبر است يا خير؟ آيا افكار و نظرات او با ساير نظرات در حوزه‌ها و موضوعات ديگر تناسب و انسجام دارد يا ندارد؟
 
3. التقاط فكرى در حوزه انديشه دينى
متأسفانه در جامعه اسلامى ما، بخصوص در نيم قرن اخير، تفكرات التقاطى فراوانى پديد آمده است. بعضى افراد در يك مقطع از زندگى خود از طريق پدر و مادر و محيط و رهبران دينى