صفحه ٣٠٣

گروههاى اجتماعى اجازه مى‌دهند كه به هر صورتى مى‌خواهند عمل كنند و هر طور كه مى‌خواهند لباس بپوشند و رفتار بكنند، ولى اين اختيار را كه دينداران حجاب داشته باشند، لباس خاصى بپوشند و خانمها موى سرشان را بپوشانند، از آنها سلب مى‌كنند؛ اين در واقع سلب آزادى و نفى حقوق بخشى از شهروندان است.

3. مغالطه در مبناى فلسفى نظام سكولار
به هر حال، آنها براى عملكرد خود توجيه فوق را مطرح مى‌كنند، ولى يك مغالطه عميق در اينجا وجود دارد و آن اين است كه لازمه يكسان بودن همه انسانها در انسانيّت، اين نيست كه همه شهروندان هم در شهروند بودن يكسان باشند. مساوى بودن همه انسانها در انسانيّت بحثى است كه قبل از همه و بيش از همه، اسلام روى آن تكيه كرده است؛ چنانكه خداوند مى‌فرمايد:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْنَاكُمْ شُعُوبا وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أكْرَمَكُم عِنْدَاللَّهِ أَتْقَاكُمْ...»(132)
اى مردم، ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره‌ها و قبيله‌ها قرار داديم تايكديگر را بشناسيد، (اينها ملاك امتياز نيست) گرامى‌ترين شما نزد خداوند باتقواترين شماست.
قرآن به صراحت تفاوت و امتياز بين انسانها را نفى مى‌كند و آنها را فرزندان يك پدر و مادر معرفى مى‌كند كه به مانند خواهران و برادران هم هستند و فاصله و امتيازى بين آنها وجود ندارد. اين مطلبْ با اين كيفيّت و بيان شيوا، در هيچ كتاب آسمانى ديگرى ذكر نشده است. ما نيز به عنوان مسلمان معتقديم كه همه انسانها در انسانيّت مساوى هستند و انسانيّت درجه يك و دو ندارد، آن شعر معروف سعدى هم ناظر به همين مطلب است كه:

بنى آدم اعضاى يكديگرند     كه در آفرينش ز يك گوهرند

    پس گوهر انسانيّت در همه انسانها يكى است و ما انسان درجه يك و دو نداريم، ولى اين بدان معنا نيست كه همه انسانها در همه چيز، حتّى در شهروندى نسبت به يك كشور و استفاده از مزاياى حقوقى يك شهروند، مساوى باشند. در تمام دنيا، به عنوان يك اصل در حقوق