براساس آنها تصميماتى اتخاذ مىشد و به عمل در مىآمد. اين شكل حكومت را كه شخص خاصى و يا يك گروه معيّنى متصدّى امور حكومت نباشد، بلكه مردم خود مستقيما در امور اجتماعى و سياسىشان دخالت كنند، دموكراسى يا حكومت مردم مىناميدند. اين شيوه از دموكراسى براى مدّتى در آتن، پايتخت يونان، به اجرا در آمد. علاوه بر آن كه فيلسوفان و انديشمندان قاطعانه با اين روش به مبارزه پرداختند و با تعبيرات زشتى از آن ياد كردند و آن را حكومت جهّال ناميدند، عملاً هم مشكلات زيادى به بار آورد و از اينرو چندان دوام نيافت.
بالطبع چنين شيوهاى براى كشورهاى بزرگ و شهرهاى پرجمعيت قابل اجرا نبود، چون ممكن نيست كه همه مردم دايما در مسائل اجتماعى مشاركت مستقيم داشته باشند. در شهرهاى كوچك ممكن است موقتا اين روش اعمال شود، اما در شهرهاى چند ميليونى چطور همه مردم مىتوانند درباره امور روزمره شهرشان تصميم بگيرند؟! به هر حال، اين شيوه طرد شد،تا اين كه پس از رنسانس شكل ديگرى از دموكراسى عرضه شد: به اين طريق كه مردم نمايندگانى را براى تصدّى امور حكومتى انتخاب كنند و آنها از طرف مردم حكومت كنند؛ چون دخالت مستقيم مردم عملى نبود. از آن پس، اين تئورى طرفداران زيادى پيدا كرد و تدريجا در پارهاى كشورها به اجرا گذاشته شد، تا اين كه بالاخره در قرن نوزدهم ميلادى تقريبا در اروپا و بسيارى از كشورهاى ساير قارهها اين شيوه حكومتى مورد قبول مردم واقع شد و حكومتهايى بر اساس آن پى ريزى شد. در كشور ما نيز اين شيوه از دموكراسى اعمال مىگردد و عملاً مردم در همه ارگانها و نهادهاى حكومتى، با شركت در انتخابات گوناگون و گزينش نمايندگان خود، دخالت مىكنند. مثل شركت در انتخابات رياست جمهورى و گزينش رييس جمهور و نيز شركت در انتخابات مجلس شوراى اسلامى و گزينش نمايندگان مجلس كه از طرف مردم به وضع و تصويب قوانين مىپردازند. همچنين انتخابات شوراها و ساير انتخاباتى كه در قانون اساسى آمده است. پس بر اساس شكل دوم دموكراسى، كه در هر نظام حكومتى ويژگىهاى خاص خود را دارد، مردم با رأى و انتخاب خود و گزينش قانون گذاران و مجريان در امور سياسى و اجتماعى خود دخالت مىكنند.
4. مفهوم دموكراسى در عصر حاضر
امروزه دموكراسى معناى خاصترى پيدا كرده است و رژيمى را «دموكرات» تلقى مىكنند كه