صفحه ٢٩٣

در آن دين نقشى نداشته باشد. وقتى مى‌گويند: «فلان حكومت دموكرات است و كشورى به شيوه دموكراتيك اداره مى‌شود»، منظور اين است كه دين هم در آن جامعه نبايد نقشى داشته باشد، مجريان قانون و قانونگذاران در هيچ عرصه‌اى نبايد دين را دخالت دهند. البته اين شيوه از دموكراسى دين را نفى نمى‌كند، اما دين را از دخالت در امور سياسى و اجتماعى منع مى‌كند و اجازه نمى‌دهد مجريان قانون در مقام اجراى قانون صحبت از دين بكنند و هيچ دستورى و هيچ بخشنامه‌اى نبايد بر اساس احكام و ارزش‌هاى دينى صادر شود. بواقع، اين شيوه دموكراتيك مبتنى بر نظام لائيك و سكولار است كه كاملاً دين را از مسائل سياسى و اجتماعى جدا و تفكيك مى‌كند. البته گاهى خود قانونگذاران و مجريان ممكن است افراد متدينى باشند و هر هفته به كليسا بروند و نذر و نيازى هم براى كليسا انجام مى‌دهند. ممكن است اعضاى جمعيت‌هاى دينى نيز باشند و خارج از حوزه رسمى دولتى در حدّ يك كار مردمى، ملّى و محلّى فعاليت‌هاى خاصّ دينى انجام دهند. اما در حكومت و امور حكومتى، چه در قانونگذارى و چه در دادرسى و چه در اداره مملكت و اجراى قوانين، هيچ جا نبايد دين نقش و نمودى داشته باشد.
    اگر شنيده مى‌شود در كشورى چون فرانسه ـ كه به عنوان مهد آزادى و دموكراسى شناخته مى‌شود ـ از ورود يك دختر با حجاب به دبيرستان و دانشگاه جلوگيرى مى‌كنند، بر اين اساس است كه جلوگيرى از دين را يكى از شؤون دموكراسى تلقى مى‌كنند و مى‌گويند نظام ما يك نظام لائيك است و بايد هيچ نشانى از دين در مؤسسات رسمى ديده نشود. پوشيدن روسرى علامت طرفدارى از دين است و در مؤسسات رسمى مثل مدرسه دولتى نبايد از آن استفاده شود؛ بله اگر مدرسه‌اى وابسته به كليسا بود و يا يك مدرسه داخلى و مردمى بود، اگر همه هم روسرى داشته باشند اشكالى ندارد. اما در مدارس و دانشگاههاى دولتى كه زير نظر دولت اداره مى‌شود و مدرك رسمى دولتى مى‌دهد و نيز در ادارات و وزارتخانه‌ها نبايد اثرى از دين ديده شود. اين يك تفسير جديدى است از دموكراسى كه بر اساس آن نمادها و ارزش‌هاى دينى با دموكراسى منافات دارد.
    طبق تعريف سنّتى و شكل دوم دموكراسى كه به معناى حكومت مردم است، اگر مردمى دين‌دار بودند و خواستند در ادارات به آداب و مراسم دينى‌شان عمل كنند، نبايد مخالفت