صفحه ٣٩

در جهت پذيرش آن اصول در مراحل و مراتب مختلفى قرار دارند: برخى پاره‌اى از اصول را پذيرفته‌اند و به مراحل بعدى رسيده‌اند، برخى هنوز آن مراحل اوّليه را هم نپذيرفته‌اند.
    بنابراين، ما براى بررسى و بحث درباره سه ديدگاه مذكور احتياج به چند نوع بحث داريم كه متدهاى مختلفى را مى‌طلبد؛ يعنى، ممكن است در بحث فقط از ادلّه عقلى استفاده كرد و بجز آنچه عقل انسان درك مى‌كند از چيز ديگرى بهره نگيريم؛ در اين صورت محور و ملاك بحث را برهانهاى عقلى قرار مى‌دهيم. مانند وقتى كه مى‌خواهيم براى كسى كه هنوز به وجود خدا معتقد نشده خدا را اثبات كنيم، در اينجا جا ندارد كه از آيه قرآن و فرموده امام صادق (عليه السلام) استفاده كنيم. او خدايش را قبول ندارد چه برسد به قرآن و احاديث! براى هدايت او تنها بايد از دليل عقلى استفاده كرد و بايد روش تعقّلى و متد عقلانى را به كار گرفت.
    كسانى كه حكومت دينى را پذيرفته‌اند، يك مرحله و يك گام به جلو آمده‌اند و در برابر آنها بايد سبكى از بحث را برگزيد كه ارائه‌گر محتواى دين مقبول آنها باشد. بايد ادلّه‌اى ذكر كنيم كه محتواى دين را تبيين كند، از اين رو منابع بحث، قرآن و سنّت، و متد و سبك بحث، نقلى و تاريخى خواهد بود. اما آنجا كه صحبت از عملكرد نظام است، بايد به اسناد و مدارك تاريخى مراجعه كرد و ديگر بحث نقلى و تعبدى كارساز نيست. بايد شيوه‌هاى رفتارى كه به كار گرفته شده مورد بررسى و قضاوت قرار گيرد. پس چون بحث ما ابعاد گوناگونى دارد، تنها از يك متد نمى‌توانيم استفاده كنيم: در بعضى از ابعادش بايد از متد عقلانى استفاده كنيم، در بعضى از ابعادش بايد از متد نقلى و تعبّدى و ادله شرعى استفاده كنيم و در برخى از ابعادش بايد از متد تاريخى و بررسى‌هاى عينى استفاده بكنيم. آنچه عرض شد براى توجيه كسانى است كه ممكن است در خلال بحث بر ما خرده گيرند كه بحث عقلى است يا نقلى؟ از اين جهت عرض كردم بحث ما ابعاد گوناگونى دارد و هر بعد آن را بايد با شيوه خاص خودش بررسى كرد.

6. تعريف و قلمرو دين
در اينجا يك مسأله اساسى ديگرى وجود دارد كه البته مى‌تواند موضوع مستقلى براى بحث و تحقيق قرار بگيريد، اما در اين جا ما تنها به اشاره بدان موضوع بسنده مى‌كنيم:
    بحث در اين است كه اساسا قلمرو دين تا كجاست؟ ما وقتى درصدديم كه دريابيم حكومت با دين ارتباط دارد يا ندارد و آيا تفكيك دين از سياست صحيح است و يا صحيح نيست، در ابتدا بايد خود دين را بشناسيم. بايد تعريف صحيحى از دين داشته باشيم تا بتوانيم