صفحه ٢٧٨

كنيم، نه اين كه اگر شير يال دارد، او نيز يال دارد و يا اگر شير با دستان و پاهاى خود راه مى‌رود، او نيز با دستان و پاهاى خود راه مى‌رود!

3. وجوه تشابه جامعه و پيكر انسان
از جمله تشبيهاتى كه در مورد جامعه و فرد مى‌توان ذكر كرد، اين است كه پيكر انسان داراى سيستم‌ها و جهازهاى گوناگونى است كه با هم همكارى دارند و در ادامه حيات و رشد انسان مؤثرند. جامعه نيز داراى نهادهاى گوناگونى است كه اين نهادها در مؤسسات و سازمانهاى گوناگونى تبلور پيدا مى‌كند و در كلْ روند حركت حيات جامعه را تسهيل مى‌كنند. به عنوان مثال، در بدن دستگاهى وجود دارد به نام دستگاه گردش خون، كه خون را در بدن به گردش در مى‌آورد و مركز آن قلب است. قلب خونهايى را كه با فعاليت و هماهنگى دستگاه گوارش و معده و كبد توليد شده است به گردش در مى‌آورد و در نتيجه، خون از طريق شاهرگها و رگها و در نهايت از طريق مويرگها به سلولها مى‌رسد و تداوم حيات آنها را ممكن مى‌سازد.
    دستگاه گردش خون داراى اندامهاى پيوسته‌اى است كه عبارت است از قلب كه به پمپاژ خون مى‌پردازد و ديگرى رگها و عروق كه خون را به سراسر بدن منتقل مى‌كنند. همچنين برخى از دستگاهها و اندامها وابسته به دستگاه گردش خون هستند: خونى كه در رگها جريان مى‌يابد بايد حاوى اكسيژن باشد تا حيات سلولهاى بدن تضمين گردد، از اين‌رو ريه و دستگاه تنفس اكسيژن بدن را تأمين مى‌كند و آن اكسيژن همراه با خون به سراسر بدن منتقل مى‌گردد. همچنين مواد غذايى نيز همراه با خون در بدن پخش مى‌شود و آن مواد غذايى توسط دستگاه گوارش توليد مى‌شود. پس سه دستگاه گردش خون، دستگاه تنفس و دستگاه گوارش با هماهنگى و ارتباطى كه با يكديگر دارند، تداوم حيات ما را ممكن مى‌سازند. علاوه بر دستگاههاى فوق، در بدن دستگاههاى ديگرى نيز وجود دارد كه به هدايت، تنظيم فعاليت‌ها و نيز كنترل فراوردهاى دستگاه گوارش مى‌پردازند. مثلاً در بدن سلسله غدد كارويژه و فعاليت خاصّ خود را دارند و سلسله اعصاب تحت فرمان مغز فعاليت مى‌كند و اندامها را به حركت در مى‌آورد كه از جمله، معده و ساير اندامها به كمك دستگاه عصبى حركت و فعاليت دارند.
    چنانكه مى‌نگريد نظام استوارى، قوام و حيات بدن وابسته است به فعاليت سيستم‌هاى گوناگون بدن كه با نظم و انسجامى‌خاص به فعاليت ويژه خود مى‌پردازند و در عين حال