حال اگر كسى بخواهد در روزنامه بر عليه او بنويسد و آبرو و شخصيّت او را با مقاله و نوشتهاى لكهدار كند، آيا در اين صورت كه برخورد فيزيكى صورت نگرفته و با زبان به او توهين و بىحرمتى نشده، او اجازه خواهد داد؟ مسلما او اجازه نخواهد داد و آن عمل را تجاوز به حقوق و به خطرافكندن عرض و ناموس خود مىداند و اجازه نمىدهد كه ديگران آبرويش را بريزند و حقوقش را پايمال كنند. پس تاكنون سه قيد اصلى براى آزادى مورد تأييد قرار گرفت و اگر اين قيود رعايت نشود، به حقوق ديگران تجاوز شده است.
4. لزوم رعايت ارزشها و مقدّسات هر جامعه
نكته ديگرى كه بايد به آن بپردازيم اين است كه ارزشها و مقدّسات در جوامع متفاوتاند و بطور نسبى مورد نظر قرار مىگيرند. براى مثال، در برخى محيطها اگر كسى به دلخواه با خواهر كسى يا دختر كسى رابطهاى برقرار كند عيبى ندارد. همانگونه كه در كشورهاى اروپايى و آمريكايى بدون استثناء اگر هر كسى با هر زنى روابط دوستانه برقرار كند، به هر جا كه بينجامد هيچ اشكالى ندارد؛ چون با رضايت طرفين است. اما اگر شاكى برود، در دادگاه، شكايت كند كه به عُنف به من تجاوز شده است و من راضى نبودم، دادگاه به شكايت او رسيدگى مىكند. اما صِرف اين كه مرد و زنى دوستانه و به دلخواه خود روابطى داشته باشند عيبى ندارد! حال اگر كسى به يك نفر بگويد: من با خواهر شما دوست هستم و ديشب هم فلان جا بوديم، در فرهنگ اروپايى اين سخن زشت نيست و چه بسا خوشنود هم بشوند؛ اما در جامعه و محيط ما زشت است و فحش تلقى مىشود و كسى حق ندارد چنين سخنى بگويد.
از اينجا يك نتيجه ديگرى مىگيريم و آن اين است كه هر جامعهاى براى خود ارزشهايى دارد و چيزهايى را محترم و داراى قداست مىشمارد، در حالى كه ممكن است در جامعه ديگرى اين قداستها و ارزشها مطرح نباشد. حال مبناى اين قداستها و ارزشها كدام است؟ بىشك مبناى اين قداستها و ارزشها فرهنگ و محيط اجتماعى و باورهاى هر جامعه است و بديهى است كه اين ارزشها براساس جامعه، فرهنگ و محيط اجتماعى هر فرد در هر كشورى تعريف مىشود. لذا اگر در محيطى، براساس فرهنگ خاص آن مردم، چيزى قداست داشت و محترم بود، نبايد به آن تجاوز و بىاحترامى كرد و هر كس در هر محيطى حق ندارد كه هر چه خواست بگويد؛ بلكه بايد به گونهاى سخن گويد كه به مقدّسات آن مردم بىاحترامى نشود.