كند، چون آزادى پدر دين است و بر آن تقدّم دارد! پس انسان هر كارى را مىتواند انجام دهد و به هر صورتى كه خواست مىتواند بينديشد! چنانكه مىنگريد، اين استدلال مغالطهآميز بظاهر موجّه به نظر مىرسد؛ زيرا اگر كسى آزاد نباشد، چگونه مىتواند اسلام را بپذيرد. او بايد آزاد باشد تا اسلام را بپذيرد؛ پس معلوم مىشود كه آزادى بر دين مقدّم است و اساس آن است و به دين اعتبار مىبخشد و اساسا علت وجودى دين است. در اين حالت، دين ديگر نمىتواند عامل زاينده و سازنده خودش را از بين ببرد و يا محدود كند. در نهايت، نتيجه مىگيرند كه در هر محيط دينى هر فردى نهايت آزادى را خواهد داشت!
عدهاى ديگر استدلال مىكنند كه وقتى انسان آفريده مىشود برده نيست، بلكه آزاد است؛ پس بايد در زندگى نيز آزاد باشد. همچنين استدلال مىكنند كه داشتن اختيار و اراده آزاد يك ارزش بىهمتاست. بر اين اساس، اگر وقتى انسان وارد دنيا شد دست و پايش فلج باشد و زبانش لال باشد، چه ارزشى دارد؟ ارزش انسان در اين است كه آزاد باشد كه هر كجا خواست برود و هر حركتى كه خواست با دستش انجام دهد و هر چه مىخواهد بگويد. حال كه انسان تكوينا آزاد آفريده شده است، قانونا نيز بايد آزاد باشد! اين همان مغالطه طبيعت گرايانه است كه از «است» «بايدِ» ناصحيح استنباط شده است. ما اگر بخواهيم به اين مسائل جدّى بپردازيم، نيازمند ارائه بحثهاى فلسفى دقيق و آكادميك هستيم و به اين زودىها به نتيجه نخواهيم رسيد.
همانطور كه بيان شد، اگر بخواهيم درباره تعريف آزادى بحث كنيم، بايد دهها تعريف را بررسى كنيم؛ از اين رو، بهتر است كه روى مصاديق آن بحث كنيم و به كسانى كه فرياد آزادى سر مىدهند بگوييم: آيا اجازه مىدهيد كه كسى سيلى محكمى به گوش شما بزند و استدلال كند كه آزادم؟ قطعا پاسخ منفى است و خواهند گفت بديهى است كه منظور ما اين نيست؛ زيرا اين تجاوز به حق ديگرى است. پس نتيجه مىگيريم كه آزادى در حدّى مطلوب است كه موجب تجاوز به حقوق ديگران نشود و آزادى مطلق نيست. حال اگر بگوييم اجازه مىدهيد كسى هرچه خواست درباره فاميل و ناموس شما بگويد؟ او به شما كتك نمىزند، بلكه تنها به شما بىحرمتى مىكند و فحش و ناسزا مىگويد. طبيعى است كه اجازه نخواهد داد، چون اين رفتار نيز تجاوز به حقوق ديگران است و عِرض و ناموس هر كس، در جامعه، محترم است. پس معلوم مىشود كه تجاوز به عِرض و ناموس منحصر به تجاوز فيزيكى نيست.
نظریه سیاسی اسلام ج1
جلسه هفتم: آزادى و حد و مرز آن