رعايت دستورات بهداشتى، ما نمىتوانيم عمرى طولانى همراه با سلامتى داشته باشيم. يعنى بايد آن آزادى در عمل را كه دلخواهمان هست محدود كنيم و هر چه هوس كرديم نخوريم. هم بايد كيفيّت غذا را مورد توجه قرار دهيم و هم مقدار و كميّت آن را. در انتخاب نوع غذا و تعيين وقت آن نيز بايد تابع مقررات بهداشتى باشيم؛ چون اگر اين مقررات را رعايت نكنيم، مثلاً غذاهاى غير بهداشتى بخوريم، بيمار و مسموم مىشويم و چه بسا جانمان در خطر جدّى قرار مىگيرد.
قوانين و مقررات بهداشتى، واقعى و طبيعى هستند كه طبيعت و ساختمان بدن ما اقتضاء و درخواست آنها را دارد و با تلاش و زحمات ممتدّ دانشمندان و متخصصانْ آن قوانين شناسايى و كشف شده، در اختيار ديگران نهاده شدهاند تا با عمل به آنها از زندگى طولانى توأم با نشاط و سلامتى برخوردار شوند.
با توجه به آنچه درباره نظام قانونمند ساختمان بدن و لزوم پايبندى به رعايت مقررات بهداشتى عرض كرديم، اگر پزشكى يا متخصص بهداشتى به ما بگويد فلان غذا را نخوريد، از مسكرات و مخدّرات استفاده نكنيد، زيرا دستگاه عصبى شما را مختل مىكند و براى ريه، كليه و كبد شما ضرر دارد، ما در مقابلش چه عكسالعملى بايد داشته باشيم؟! آيا بايد از او تشكر كنيم، زيرا ما را راهنمايى كرده است و راه سلامتى را به ما نشان داده است، يا به او اعتراض كنيم كه به شما چه ارتباطى دارد؟ آن كسى كه مقررات بهداشتى را در اختيار ما قرار مىدهد، خدمت بسيار بزرگى مىكند و به ما راه كاميابى و سلامتى را نشان مىدهد؛ پس ما بايد دستانش را ببوسيم.
وقتى ما بيمار مىشويم، از چند روز قبل براى معاينه وقت مىگيريم و با خواهش و تمنا از پزشك مىخواهيم كه ما را معاينه كند. بعد هم كه پزشك نسخهاى به ما مىدهد، مدّتى در شهر مىگرديم تا دارو تهيه كنيم. تحمل اين زحمات براى آن است كه سالم بمانيم؛ چون ما در زندگى هدفى داريم و مىخواهيم رفتار ما موجب دوام زندگى و سلامتى و كاميابىمان باشد و براى رسيدن به چنين هدفى، بايد ضوابط و قوانين بهداشتى را رعايت كنيم و در عمل آزادىهايمان را محدود كنيم و به هر صورت كه مىخواهيم عمل نكنيم. شكى نيست كه تن دادن به اين محدوديتها و تمهيداتْ تضمين كننده سلامتى ماست، نه مانع خوشىِ ما و بايد از كسانى كه راه سلامتى را به ما معرفى مىكنند و با ارائه مقررات و توصيههاى بهداشتى ادامه
نظریه سیاسی اسلام ج1
جلسه بيستم: تصويرى نو از جايگاه قانون و حكومت