موجودات اهدافى دارد كه از جمله آنها خدمت به انسانهاست، ولى صرف نظر از آن مسأله متافيزيكى و الهى، خود زنبور عسل در زندگى اجتماعىاش هدفى اختيارى را دنبال نمىكند. آيا زندگى اجتماعى انسان هم يك جريان طبيعى است كه براى انسانها، خود به خود، پيش آمده است و هدفى را دنبال نمىكند؟ يا نه، زندگى اجتماعى هدفى دارد و مستلزم روابطى است و اين روابط ضوابطى را اقتضاء مىكند؟
از ديدگاه الهى، براى زندگى اجتماعى انسان هدفى وجود دارد و آن اين است كه انسانها در سايه زندگى اجتماعى رشد كنند و به هدف انسانى خودشان نزديكتر شوند. آن وقت سؤال مىشود كه هدف از آفرينش انسان چيست؟ بر اساس بينش الهى و بخصوص با بياناتى كه حضرت امام (رحمهالله) و علماى ديگر، در آستانه انقلاب و پس از انقلاب، به مردم ارائه كردند و ما را با معارف اسلامى بيشتر آشنا كردند، اين مطلب براى جامعه ما روشن شده كه هدف نهايى انسان قرب به خداست و اين نهايت كمالِ انسانى است. البته مفهوم اين قضيه قدرى ابهام دارد و محتاج به توضيح است كه ما فعلاً در مقام بيانش نيستيم، اما اجمالاً اين مسأله مورد پذيرش است و اگر ما پذيرفتيم هدف از آفرينش انسان تكاملى است كه در سايه قرب به خدا حاصل مىشود، زندگى اجتماعى وسيلهاى است براى اين كه اين هدف هر چه بيشتر و بهتر براى انسان فراهم بشود. يعنى اگر زندگى اجتماعى نباشد، انسانها به معرفتهاى لازم دست نمىيابند و نمىتوانند عبادتهاى لازم را انجام دهند و در نتيجه، به كمالِ نهايى نيز نخواهند رسيد. بنابراين، در سايه اجتماع است كه تعليم و تعلّم انجام مىگيرد و انسانها راه زندگى را بهتر مىشناسند و شرايطى براى پيمودن آن راه فراهم مىشود و در نتيجه بيشتر به كمال انسانى نايل مىشوند. اگر اين مقدمات برهانى را ـ كه در جاى خود از آنها بحث شده است و براهينى كافى براى آنها داريم ـ پذيرفتيم، مىتوانيم نتيجه بگيريم كه هدف از زندگى اجتماعى اين است كه زمينه رشد و تكامل انسانى نه تنها در بعد مادّى، بلكه در همه ابعاد وجودى انسان فراهم شود.
پس هدف از زندگى اجتماعى تأمين مصالح مادّى و دنيوى و مصالح معنوى و اخروى همه انسانهاست و چون اين هدف براى همه انسانهاست، پس همه انسانها در اين زندگى حق دارند. پس از آن كه ثابت شد كه هدف از زندگى اجتماعى تنها تأمين مصالح مادّى نيست و هدف از قانون هم تنها نمىتواند تأمين امنيّت باشد، بايد فراتر از امينّتْ اهداف ديگرى را نيز تحقق
نظریه سیاسی اسلام ج1
جلسه نوزدهم: ويژگى اسلام در حوزه سياست و حكومت