صفحه ٥٠٣

بخش سوم
کَمْ مِنْ وَاثِقٍ بِهَا قَدْ فَجَعَتْهُ، وَذِی طُمَأْنِینَةٍ إِلَیْهَا قَدْ صَرَعَتْهُ، وَذِی أُبَّهَةٍ قَدْ جَعَلَتْهُ حَقِیراً، وَذِی نَخْوَةٍ قَدْ رَدَّتْهُ ذَلِیلاً! سُلْطَانُهَا دُوَّلٌ، وَعَیْشُهَا رَنِقٌ، وَعَذْبُهَا أُجَاجٌ، وَحُلْوُهَا صَبِرٌ، وَغِذَاوُهَا سِمَامٌ، وَأَسْبَابُهَا رِمَامٌ! حَیُّهَا بِعَرَضِ مَوْتٍ، وَصَحِیحُهَا بِعَرَضِ سُقْمٍ! مُلْکُهَا مَسْلُوبٌ، وَعَزِیزُهَا مَغْلُوبٌ، وَمَوْفُورُهَا مَنْکُوبٌ، وَجَارُهَا مَحْرُوب!
ترجمه
چه بسیار کسانى که بر آن (=دنیا) تکیه کردند ناگهان آن ها را به درد و رنج افکند، و چه بسیار افرادى که به آن اطمینان کردند ولى آن ها را بر زمین کوبید. چه افراد صاحب جاه و جلال که دنیا آن ها را حقیر و کوچک ساخت، و متکبران فخرفروشى که بر خاک مذلّتشان افکند، حکومتش ناپایدار است و همواره دست به دست مى گردد، زندگى آن تیره، گوارایش ناگوار، شیرینى آن تلخ، غذاى آن مسموم، وطناب هایش کهنه و پوسیده است. زندگانش همواره در معرض مرگ اند، وتندرستانش در معرض بیمارى، حکومتش بر باد است، نیرومندانش مغلوب، صاحبان نعمتش گرفتار، و همسایگانش غارت زده اند.

شرح و تفسیر
دنیا تکیه گاهى بسیار سست!

امام (علیه السلام) در این بخش از این خطبه به دو نکته مهم دیگر درباره وضع زندگى دنیا و کم ارزش بودن مواهب مادى اشاره مى فرماید: