صفحه ٣٥٢

روند تکاملى داشته باشند، از درون خود آن مخلوق سرچشمه مى گیرد، نه از تجربه جدید.
سپس در چهارمین جمله براى توضیح و تفسیر گفتار پیشین مى فرماید: «علم و دانش او، اعماق پرده هاى غیب را شکافته و به عقاید پیچیده و پنهان احاطه دارد»؛ (خَرَقَ عِلْمُهُ بَاطِنَ غَیْبِ السُّتُرَاتِ(1)، وَ أَحَاطَ بِغُمُوضِ عَقَائِدِ السَّرِیرَاتِ(2)).
اگر آفرینش او در اَشکال و کیفیّات بسیار متنوّع و گوناگون نیاز به اندیشه والگوى قبلى ندارد؛ به این دلیل است که علم او بى پایان و نامحدود است. در اعماق همه چیز نفوذ دارد و از عقاید پنهانى هرکس باخبر است.
آرى، کسى نیاز به اندیشه و تفکّر و استفاده از تجارب دیگران دارد که علمش محدود، و از پشت پرده هاى غیب بى خبر است.
این تعبیر امام (علیه السلام)، درواقع ازقبیل ذکر خاص بعد از عام است؛ یعنى نخست از علم خداوند به باطن تمام اشیا، سخن مى گوید؛ سپس از علم او به عقاید پنهان آدمیان.

نکته
وسعت علم خداوند

مسئله علم خداوند، هم ازنظر معرفتى و هم ازنظر آثار اخلاقى و تربیتى از مهم ترین مسائل است. مسئله اى است که قرآن مجید، بحث هاى مهمّى درباره آن دارد و گستردگى آن را با مثال هاى زیبایى بیان مى کند. ازجمله مى فرماید: (وَلَوْ أَنَّمَا فِى الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلاَمٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللهِ