صفحه ٥١٦

که هیچ ندایى را پاسخ نمى گویند و دربرابر هجوم ستمگران کمکى به همسایه خود نمى کنند و به گریه ها اعتنایى ندارند؛ نه از بارش باران خوشحال مى شوند، نه از قحطى مأیوس و ناراحت؛ همه گِرد هم هستند، ولى تنهایند؛ همسایگان نزدیک اند ولى از هم دورند؛ در کنار هم اند، ولى هیچ گاه به دیدار هم نمى روند؛ نزدیک اند امّا با هم تماس نمى گیرند. عاقلانى هستند که دشمنى ها از دل آن ها رخت بربسته، وجاهلانى که آتش کینه در دل آن ها فرومرده، نه از زیان آن ها ترسى است و نه به دفاع آن ها امیدى، برون زمین را به درون آن تبدیل کرده اند، وخانه تنگ و تاریک را به جاى خانه هاى وسیع، غربت را به جاى دیدار اهل وعیال، و ظلمت را به جاى نور، پذیرفته اند (آرى، در قیامت) آن ها به سوى زمین بازمى گردند، همان گونه که در آغاز از زمین (و خاک) جدا شدند. این در حالى است که همگى پابرهنه و عریان اند. آن ها از روى زمین با اعمال خویش به سوى حیات ابدى وسراى جاودانى کوچ کرده اند، آن گونه که خداوند فرموده است: «همان طور که آفرینش را آغاز کردیم، آن را بازمى گردانیم، این وعده اى است قطعى که آن را انجام مى دهیم».

شرح و تفسیر
سرى به وادى خاموشان بزنید!

امام (علیه السلام) در این بخش از این خطبه بیدارگر که آخرین بخش خطبه است، بار دیگر یاران خود را مخاطب ساخته و آخرین اندرزها را درباره بى وفایى دنیا وسرنوشت انسان ها در آن، بیان مى کند؛ مى فرماید: «بدانید! ـ و به یقین مى دانید ـ که سرانجام، همگى دنیا را ترک مى گویید و از آن کوچ مى کنید»؛ (فَاعْلَمُوا ـ وَاَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ـ بِأَنَّکُمْ تارِکُوها وَظاعِنُونَ(1) عَنْها).