صفحه ٥٠٨

آیا هرگز به شما خبر رسیده که دنیا فدیه اى براى یکى از آن ها داده باشد تا او را (از مرگ یا سکرات آن) رهایى ببخشد؟ یا در این مسیر کمکى به آن ها کند؟ یا حدّاقل همنشین خوبى براى آنان باشد؟ (نه، هرگز کمکى به فداییان خود نکرده است) بلکه به عکس، آن ها را زیر آفت هاى گوناگون پوشانید و طوق حوادث دردناک و کوبنده را بر گردنشان افکند و با انواع سختى ها و مشکلات ذلیلشان کرد، و بر صورت به خاک افکند و پایمالشان کرد، و به یارى گردش روزگار بر ضدّ آن ها برخاست.
شما با چشم خود دیدید (و در تاریخ خواندید) که دنیا دربرابر دنیاپرستان وکسانى که آن را بر همه چیز مقدّم مى داشتند و بر آن تکیه مى کردند هنگام کوچ همیشگى از آن، چهره در هم کشید و خود را کاملاً ناآشنا جلوه داد.
آیا دنیا براى دنیاپرستان زاد و توشه اى جز گرسنگى فراهم کرد؟ و جز فشار وتنگى، محلّى براى آن ها آماده ساخت؟ و جز ظلمت و تاریکى براى آن ها نورى مهیّا کرد؟ (نه، هرگز، بلکه آن ها را در گورهاى تاریک و تنگ و وحشتناک جاى داد) و آیا سرانجام جز ندامت چیزى براى آن ها به بار آورد؟ آیا چنین دنیایى را بر همه چیز مقدّم مى شمرید؟ و بر آن تکیه مى کنید؟ و به آن حرص مى ورزید؟! چه بد خانه اى است این دنیا براى کسى که به آن بدگمان نباشد و در آن (آسوده خاطر زندگى کند و) خوفى نداشته باشد!!

شرح و تفسیر
کمى به گذشته بنگرید!

امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه در ادامه نکوهش دنیاى فریبنده و زودگذر، دست مخاطبین خود را گرفته و به اعماق تاریخ گذشته مى برد و زندگى قدرتمندان و زورمندان پرسر و صدا و صاحب اموال و آمال را به آن ها نشان