صفحه ٥٥٦

خطبه در یک نگاه
در بخش اوّل این خطبه، امام (علیه السلام) حمد و ثناى الهى را با تعبیراتى قرین مى کند که راه خداشناسى را براى انسان هموار مى سازد و راه و روش شهادت به اخلاص را به انسان مى آموزد و اهمیّت گواهى به توحید و نبوّت را با تعبیرات پرمعنایى نشان مى دهد.
در بخش دیگرى از این خطبه، همه مخاطبین را به تقواى الهى دعوت مى کند و آثار و برکات تقوا را در وجود انسان، برمى شمرد.
در بخش سوم، سخن از ناپایدارى دنیا و سرعت زوال نعمتها و ناتمام ماندن آرزوها و کم بودن فاصله زندگى و مرگ مى گوید.
در بخش چهارم این خطبه با نصایح و اندرزهاى دقیق و حساب شده، همگان را به اطاعت پروردگار دعوت مى کند و از فراموشى جهان آخرت وگرفتار شدن در چنگال غفلت و عدم توجه به وضع دنیاى زودگذر بر حذر مى دارد.
ارتباط این چهار بخش در ایجاد یک مجموعه از اندرزهاى منسجم، بر کسى پوشیده نیست.
تعبیرات این خطبه چنان فصیح و بلیغ و لطیف است که نویسنده کتاب الطراز (امام یحیى زیدى از علماى قرن هشتم) در پایان این خطبه چنین مى نویسد: «لَوْ کَانَ کَلامٌ مِنْ کَلامِ الْبَشَرِ مُعْجِزَةً لَکَانَ هَذا هُوَ الأوَّلُ وَلَوْ أَعْجَزَ شَیْءٌ مِنَ الْکَلامِ بَعْدَ کَلامِ اللهِ لَکَانَ هَذا هُوَ الثّانِی؛ اگر سخنى از سخنان بشر معجزه باشد این نخستین آن هاست و اگر کلامى بعد از کلام خدا اعجازآمیز باشد این همان کلام دوم است».(1)

* * *