بخش اوّل
الْحَمْدُللهِ الأَوَّلِ فَلا شَیْءَ قَبْلَهُ، وَ الآخِرِ فَلا شَیْءَ بَعْدَهُ، وَالظَّاهِرِ فَلاشَیْءَ فَوْقَهُ، وَ الْبَاطِنِ فَلا شَیْءَ دُونَهُ.
ترجمه
ستایش مخصوص خداوندى است که نخستین هستى است، و چیزى قبل از او نبوده؛ و آخرین هستى است، و چیزى بعد از او نیست؛ او آشکار است، آن گونه که آشکارتر از او چیزى نیست؛ و باطن و مخفى است، که چیزى از او مخفى تر نتوان یافت.
شرح و تفسیر
آغاز و انجام اوست!
همان گونه که اشاره شد، در بخش اوّل این خطبه، اشاره به بعضى از صفات پروردگار شده و عمدتآ روى «اوّل» و «آخر» بودن خداوند و «ظاهر» و«باطن» بودن ذات پاکش، تکیه گردیده است: مى فرماید: «ستایش مخصوص خداوندى است که نخستین هستى است و چیزى قبل از او نبوده و آخرین هستى است وچیزى بعد از او نیست»؛ (أَلْحَمْدُلِلّهِ الاَْوَّلِ فَلا شَیْءَ قَبْلَهُ، وَ الاْخِرِ فَلا شَیْءَ بَعْدَهُ).
«او آشکار است، آن گونه که آشکارتر از او چیزى نیست، و باطن و مخفى است، که چیزى از او مخفى تر نتوان یافت»؛ (وَ الظَّاهِرِ فَلا شَیْءَ فَوْقَهُ، وَالْبَاطِنِ فَلاشَیْءَ دُونَهُ).
اوّل و آخر بودن خداوند به معناى ازلیّت و ابدیّت ذات پاک اوست؛ زیرا