صفحه ٢٥٢

که باورهایش درباره آخرت ضعیف و اعتقادش به وعده هاى الهى سست وبى پایه است. دنیا را نقد پنداشته و آخرت را نسیه!
از همین رو در آخرین جمله مى فرماید: «گویا آنچه براى آن کار مى کند بر او واجب است، و آنچه در آن سستى نشان مى دهد از او ساقط مى باشد!»؛ (کَأَنَّ مَا عَمِلَ لَهُ وَاجِبٌ عَلَیْهِ؛ وَ کَأَنَّ مَا وَنَى(1) فِیهِ سَاقِطٌ عَنْهُ).
تعبیر به کشت و کشتزار درباره دنیا و آخرت اقتباس از این آیه شریفه است: (مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الآخِرَةِ نَزِدْلَهُ فِى حَرْثِهِ وَ مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَالَهُ فِى الآخِرَةِ مِنْ نَصیِبٍ)؛ «کسى که زراعت آخرت را بخواهد به کشت او فزونى مى بخشیم (و بر محصولش مى افزاییم) و کسى که فقط کشت دنیا را بطلبد بهره اى از آن به او مى دهیم امّا در آخرت هیچ بهره اى ندارد».(2)
دنیا مى تواند مزرعه پربرکت آخرت باشد و مى تواند کشتزار کم درآمد این دنیا باشد. اعمال خوب و بد، بذرهایى است که در آن افشانده مى شود؛ اعمال نیک، مانند بذرى است که هفت خوشه و از هر خوشه اى یک صد دانه و بیشتر ثمر مى دهد؛ و اعمال بد، همچون بذرى است که در شوره زار افشانده مى شود که (لاَیَخْرُجُ إِلاَّ نَکِدآ)؛ جز گیاه اندک و بى ارزش از آن نمى روید».(3)
در ضمن، جمله اخیر به خوبى نشان مى دهد که اعمال نیک و بد از اعتقادات قوى و سست سرچشمه مى گیرد.

نکته
عالمان واقعى چه کسانى اند؟

امام (علیه السلام) در این بخش از خطبه، اوصاف عالمان واقعى و عالم نمایان را