صفحه ٥٥٧

بخش اوّل
الْحَمْدُ للهِ الوَاصِلِ الْحَمْدَ بِالنِّعَمِ وَالنِّعَمَ بِالشُّکْرِ. نَحْمَدُهُ عَلَى آلاَئِهِ، کَمَانَحْمَدُهُ عَلَى بَلائِهِ. وَنَسْتَعِینُهُ عَلَى هذِهِ النُّفُوسِ الْبِطَاءِ عَمَّا أُمِرَتْ بِهِ، السِّرَاعِ إلَى مَانُهِیَتْ عَنْهُ. وَنَسْتَغْفِرُهُ مِمَّا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ، وَأَحْصَاهُ کِتَابُهُ : عِلْمٌ غَیْرُ قَاصِرٍ، وَکِتَابٌ غَیْرُ مُغَادِرٍ. وَنُوْمِنُ بِهِ إیمَانَ مَنْ عَایَنَ الْغُیُوبَ، وَوَقَفَ عَلَى الْمَوْعُودِ، إیماناً نَفَى إخْلاَصُهُ الشِّرْکَ، وَیَقِینُهُ الشَّکَّ. وَنَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، شَهَادَتَیْنِ تُصْعِدَانِ الْقَوْلَ، وَتَرْفَعَانِ الْعَمَلَ. لا یَخِفُّ مِیزَانٌ تُوضَعَانِ فِیهِ، وَلا یَثْقُلُ مِیزَانٌ تُرْفَعَانِ عَنْهُ.
ترجمه
ستایش، مخصوص خداوندى است که حمد را به نعمت، و نعمت را به شکر پیوند داد، او را براى نعمتهایش ستایش مى کنیم آن گونه که براى بلاهایش؛ و از او دربرابر این نفوس سست و تنبل که در انجام اوامرش کندى مى کنند و در ارتکاب نواهى اش سرعت دارند، یارى مى طلبیم، و از گناهانى که علم او به آن ها احاطه دارد و کتاب او (نامه اعمال ما) آن ها را شماره کرده، آمرزش مى طلبیم، همان علمى که در هیچ موردى قصور ندارد و کتابى که چیزى را فروگذار نکرده است.
و به او ایمان داریم، همچون کسى که اسرار نهانى را با چشم مشاهده مى کند، ودر کنار آنچه وعده داده شده (از معاد و رستاخیز) ایستاده و از آن آگاهى دارد، ایمانى که اخلاص آن، شرک را نفى مى کند و یقین آن، شک و تردید را مى زداید.