صفحه ١١٦

هستند؛ در حالى که شما در اداى حقّ من سُستى مى کنید، امّت ها همواره از ظلم زمامدارانشان در وحشت اند، ولى من از ظلم پیروانم بیمناکم! من شما را براى جهاد با دشمن برانگیختم، امّا حرکت نکردید؛ به گوش شما خواندم، امّا نشنیدید؛ در آشکار و نهان شما را (براى جهاد) دعوت کردم، اجابت نکردید؛ به شما اندرز دادم، ولى نپذیرفتید. آیا شما حاضرانى همچون غایبان هستید و بردگانى در قیافه مالکان؟! پیوسته حکمت هاى الهى را بر شما مى خوانم، ولى از آن مى گریزید و با اندرزهاى رسا شما را موعظه مى کنم، (امّا) پراکنده مى شوید.
شما را به مبارزه با ظالمان ترغیب مى کنم، امّا هنوز سخنانم به آخر نرسیده، مى بینم همچون «قوم سبأ» متفرّق مى شوید! به مجالس خود بازمى گردید و یکدیگر را از این مواعظ برمى گردانید، صبحگاهان شما را مستقیم مى سازم ولى شامگاهان همچون کمانِ خمیده سخت و محکمى که نه کسى قدرت صاف کردن آن را دارد و نه خودش قابلیّت صاف شدن را، به سوى من بازمى گردید!

شرح و تفسیر
شما بردگانى هستید در قیافه اربابان!

همان گونه که در بحث «خطبه در یک نگاه» اشاره شد، هدف اصلى این خطبه، برانگیختن مردم عراق براى مقابله با بیدادگران شام (معاویه و لشکر او) است وامام (علیه السلام) از شیوه هاى مختلف براى رسیدن به این هدف بهره مى گیرد.
نخست مى فرماید: «اگر خداوند، ظالم و ستمگر را مهلت دهد، چنان نیست که فرصت مجازات او از دستش برود»؛ (وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ یَفُوتَ أَخْذُهُ).
«او در کمینگاه، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ (هر