صفحه ٣٥١

(خَلَقَ الْخَلْقَ مِنْ غَیْرِ رَوِیَّةٍ، إِذْ کَانَتِ الرَّوِیَّاتُ لا تَلِیقُ إِلاَّ بِذوِی الضَّمَائِرِ(1)، وَ لَیْسَ بِذِی ضَمِیرٍ فِی نَفْسِهِ).
مى دانیم که تمام مصنوعات انسانى به تفکّر و برنامه ریزى و نقشه کشى هاى قبلى برمى گردد و این تفکّر و برنامه ریزى نیز به مخلوقات ومصنوعات جهان آفرینش بازگشت دارد. یعنى هرچه انسان مى سازد، شبیه و مانندى براى آن در جهان خلقت دیده؛ و گاه اشکال مخلوقات گوناگون را به هم ترکیب مى کند و از آن چیزى مى سازد؛ صنعت کشتى را از مرغان دریایى، وهواپیما را از خلقت پرندگان، و مراکب دیگر را از مراکب صحرایى آموخته است. بنابراین، اوّلا در مصنوعات خود نیاز به اندیشه و تفکّر دارد و ثانیآ نیاز به پیروى و تقلید و الگو گرفتن از موجودات اطراف خویش.
آن کس که تمام افعالش ابداع است و نه اندیشه اى لازم دارد و نه الگویى، تنها خداست.
امروز ثابت شده است که تنها در روى کره زمین میلیون ها نوع گیاه و حیوان وحشره وجود دارد که هنوز بسیارى از آن ها که در اعماق دریاها و یا در قلب جنگل ها و یا درون کویرهاى دوردست و یا مناطق قطبى زندگى مى کنند، براى انسان کشف نشده است؛ آفریده هایى با شگفتى هاى حیرت انگیز و طرز زندگى کاملا متفاوت و ساختمان و ترکیب بندى بسیار حساب شده. تمام این ها ابداعات الهى است و ابداع او یکى از دلایل وجود و علم و قدرت است.
گذشته از همه این ها، مصنوعات بشرى با گذشت قرن ها و استفاده از تجربه هاى دیگران تکامل مى یابد، در حالى که مخلوقات خدا چنین نیستند و اگر