صفحه ٥٠٢

انسانى در آغاز شب بساط عیش ونوش را گسترده، غرق لذّت و شادى است ولى با گذشتن یک شب، صبحگاهان، فریاد شیون بر مرگ عزیزانش از همان خانه پرزرق وبرق برمى خیزد و گاه به دست نزدیک ترین دوستان و محافظانش جامِ تلخ و زهرآلود مرگ را سر مى کشد.
باز در ادامه این سخن، از فریب و فناى دنیا توصیف گویاترى فرموده، مى گوید:
«دنیا بسیار فریبنده است و آنچه در آن است فریب و نیرنگ است، فناپذیر است و هرکس نیز در آن است فانى مى شود، و همه زاد و توشه هاى آن، جز زادوتوشه تقوا، بیهوده است، هرکس به مقدار کفایت از مواهب دنیا قانع شود آرامش بیشترى به دست مى آورد، و آن کس که از آن بسیار بطلبد وسیله نابودى خود را بیشتر فراهم ساخته است (اضافه بر این) آنچه به دست آورده به زودى از دست او مى رود!»؛ (غَرَّارَةٌ، غُروْرٌ ما فِیْها، فانِیَةٌ، فانٍ مَنْ عَلَیْها، لا خَیْرَ فِی شَیْءٍ مِنْ أزْوادِها إلاَّ التَّقْوى. مَنْ أَقَلَّ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمَّا یُوْمِنُهُ! وَمَنِ اسْتَکْثَرَ مِنْها اِسْتَکْثَرَ مِمَّا یُوبِقُهُ(1)، وَزالَ عَمَّا قَلِیلٍ عَنْهُ).
و به این ترتیب امام (علیه السلام) به دنبال آن توصیف هایى که درباره تغییر و تحوّل نعمتها و جابه جایى قدرت ها و نابودى موفقیّت ها بیان مى کند نتیجه مى گیرد که عاقل کسى است که از آن به مقدار کم (به اندازه کفاف) قناعت کند تا اسباب امنیّت خاطر خود را فراهم سازد، چراکه آن ها که فزون طلب اند براى حفظ این فزونى، خود را در معرض آفات فراوان قرار داده و عوامل بدبختى و نابودى خویش را به دست خویش فراهم مى سازند.

* * *