صفحه ٢٩٦

مرگ و سقوط خویش را بر دوش گرفته، به هر سو مى برند. و یکى از ناهنجارى ها و بدبختى هاى آنان این است که براى توجیه افکار باطلِ خود، به امور باطل دیگرى استناد مى کنند و به این ترتیب، روزبه روز و لحظه به لحظه، در گمراهى عمیق ترى فرو مى روند.
این ها نقطه مقابل کسانى هستند که در آغاز این بخش، به آنان اشاره شد: کسانى که از چراغ هدایت رهروان راستین، نور مى گیرند و از چشمه هاى زلال علم آن ها سیراب مى شوند.
سپس امام (علیه السلام) در یک نتیجه گیرى مى فرماید: «از (نافرمانى) خدا بپرهیزید وشکایت خویش را نزد کسى که نمى تواند مشکل شما را حل کند و توان ندارد که با فکر خود گره از کار شما بگشاید، مَبَرید!»؛ (فَاللهَ اللهَ أَنْ تَشْکُوا إِلَى مَنْ لایُشْکِی شَجْوَکُمْ(1)، وَ لا یَنْقُضُ بِرَأْیِهِ مَا قَدْ أَبْرَمَ لَکُمْ).
این جمله ممکن است اشاره به یکى از سرچشمه هاى جهالت و گرفتارى در چنگال پندارهاى باطل باشد و آن، مشورت نزد نااهلان بردن است! کسانى که از فکر سلیم و رأى قاطع و آگاهى کافى براى حل مشکلات بى بهره اند و مشورت کنندگان را همراه خود به وادى ضلالت مى کشانند.
این احتمال نیز وجود دارد که اشاره به مطلب تازه اى باشد و آن این که مردم فریب قدرت هاى کاذب و جبّار را که جز به منافع خویش نمى اندیشند (همچون بنى امیّه) نخورند و حلّ مشکلات خویش را از آن ها نخواهند، که نه تنها مشکلى را حل نمى کنند، بلکه در بسیارى از اوقات بر مشکلات نیز مى افزایند.

* * *