صفحه ٢٦٨

نشده است ـ اشاره به مسئله بعثت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در آن محیط جاهلى کرده، مى فرماید: «امّا بعد، خداوند سبحان محمّد (صلی الله علیه و آله) را مبعوث کرد در حالى که هیچ کس از عرب، کتاب آسمانى نداشت و ادّعاى نبوّت و وحى نمى کرد»؛ (أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّدآ (صلی الله علیه و آله)، وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ یَقْرَأُ کِتَابآ، وَ لا یَدَّعِی نُبُوَّةً وَلا وَحْیآ).
این تعبیر اشاره به اکثریّت قاطع عرب در آن زمان است که آیین بت پرستى را پیشه کرده و دعوت انبیاى پیشین را بر طاق نسیان زده بودند. بنابراین، وجود اقلیّت هاى ضعیف یهود و نصارا در میان آن ها، منافاتى با حکم عام که ناظر به اکثریّت قاطع است، ندارد. اضافه بر این، اقلیّت یهود، مهاجر بودند و از «شامات» به «حجاز» نقل مکان کردند، و اقلیّت مسیحیان نیز از «یمن» آمده بودند، که هیچ کدام، از عرب محسوب نمى شدند.
این احتمال نیز وجود دارد که مراد از کتاب، کتب آسمانى تحریف نیافته است که در آن زمان وجود نداشت و این که بعضى احتمال داده اند که کتاب در این جا اشاره به خواندن و نوشتن معمولى است، بسیار بعید به نظر مى رسد و جمله بعد برخلاف آن گواهى مى دهد.
به علاوه، کسانى که خواندن و نوشتن بلد باشند در آن زمان وجود داشتند.
امام (علیه السلام) در ادامه این سخن، مردم را دربرابر دعوت به اسلام به سه گروه تقسیم مى کند: گروهى که با آغوش باز اسلام را پذیرا شدند و گروهى که با زحمت اسلام را پذیرفتند و گروه کمى که با لجاجت و تعصّب، دربرابر آن ایستادند و هرگز آن را پذیرا نشدند و از میان رفتند.
درباره گروه اوّل مى فرماید: «او به کمک کسانى که وى را اطاعت کردند به مبارزه با عصیانگران برخاست! آن ها را به سوى سرمنزل نجات سوق مى داد وپیش از آن که مرگشان فرارسد، آن ها را در مسیر هدایت پیش مى برد!»؛ (فَقَاتَلَ بِمَنْ أَطَاعَهُ مَنْ عَصَاهُ، یَسُوقُهُم إِلَى مَنْجَاتِهِمْ؛ وَ یُبَادِرُ بِهِمُ السَّاعَةَ أَنْ تَنْزِلَ بِهِمْ).