صفحه ٥٨٨

امروز از روزى ها از دست مى رود ممکن است فردا افزوده شود ولى آنچه دیروز از عمر گذشته است امروز امیدى به بازگشتش نیست!»؛ (فَبَادِرُوا الْعَمَلَ، وَخَافُوا بَغْتَةَ(1) الْأَجَلِ، فَإنَّهُ لا یُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا یُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ. مَا فَاتَ الْیَوْمَ مِنَ الرِّزْقِ رُجِیَ غَداً زِیَادَتُهُ، وَمَا فَاتَ أَمْسِ مِنَ الْعُمُرِ لَمْ یُرْجَ الْیَوْمَ رَجْعَتُهُ).
آرى! «امید، همراه آینده است و نومیدى همراه آنچه گذشته!»؛ (الرَّجَاءُ مَعَ الْجَائِی، والْیَأْسُ مَعَ الْمَاضِی).
به راستى این منطق بسیار روشن و گویایى است که ساعات عمر به هیچ قیمتى قابل بازگشت نیست در حالى که متاع دنیا و مواهب آن در هر شرایطى قابل بازگشت و جبران است. بنابراین عقل و خرد مى گوید که انسان باید درباره چیزى که قابل بازگشت نیست سخت گیر و حساس باشد، نه امورى که اگر امروز از دست رفت فردا ممکن است به دست آید در حالى که غالب مردم برخلاف این اصل اساسى گام برمى دارند؛ با از دست رفتن کمى از دنیایشان فریادشان به آسمان بلند مى شود در حالى که براى از دست رفتن روزها و هفته ها و ماه ها وسال هاى عمرشان، کمتر تأسف مى خورند و این عجیب است. و این که مى بینیم امام (علیه السلام) در این خطبه و خطبه هاى دیگر بارها روى این مطلب یا شبیه آن تأکید مى کند به همین دلیل است.
در حدیثى از امام سجاد (علیه السلام) مى خوانیم که شخصى نزد آن حضرت آمد و از وضع زندگى خود شکایت کرد (گویا گرفتار زرق وبرق دنیا بود) امام (علیه السلام) فرمود:«بیچاره فرزندان آدم، در هر روز گرفتار سه مصیبت مى شوند که هیچ کدام مایه عبرت آن ها نمى شود، حال آن که اگر عبرت مى گرفتند مصائب دنیا بر آن ها آسان مى شد، مصیبت اوّل این که هر روز که مى گذرد بخشى از عمر آن ها کم مى شود (ولى براى آن تأسف نمى خورند) و اگر مقدارى از مالشان کم شود