صفحه ١٧٦

عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ(1) لِلأَعْمَالِ الْقَبِیحَةِ).
در این جا، امام (علیه السلام) از مرگ با سه عنوان یاد کرده است: نخست «نابودکننده لذّت ها» چراکه بسیارى از مردم، یک عمر زحمت مى کشند تا وسایل زندگى وعیش ونوش و لذّت را از هر جهت فراهم سازند و درست این در زمانى است که نشانه هاى مرگ به صورت انواع بیمارى ها ظاهر شده است. اضافه بر این، بسیار دیده شده که مجالس عیش ونوش، در یک لحظه با یک حادثه به مجلس عزا مبدّل گشته است و عجب این که هیچ تضمینى براى هیچ کس درباره این خطرها وجود ندارد.
دیگر: «گلوگیر کننده شهوات و خواست ها»؛ چراکه مرگ ـ همان مرگى که تاریخ و زمان معیّنى ندارد و به هیچ وجه قابل پیش بینى نیست ـ در آن لحظه که انسان جرعه شهوات و کامیابى ها را سر مى کشد، گلویش را مى فشارد و به همه چیز پایان مى دهد.
سوم: «قطع کننده آرزوها»؛ چراکه آرزوهاى انسان به قدرى دامنه دار است که هرگز پایان نمى پذیرد؛ بلکه گاه با گذشت عمر ـ همانند سایه هایى که نزدیکى غروب آفتاب گسترده تر مى شود ـ دامنه دارتر مى گردد و تنها چیزى که آرزوها را قطع مى کند، مرگ است، مرگ!
این تعبیرات به قدرى کوبنده و هشدار دهنده است که هر انسانى را تحت تأثیر قرار مى دهد و جالب این که مى فرماید: «از مرگ زمانى یاد کنید که به اعمال قبیح حمله ور مى شوید» (زیرا کلمه «مُساوره» از ریشه «سور» (بر وزن غور) به معناى پریدن و حمله کردن است) اشاره به این که بسیار مى شود که زشتى ها