صفحه ١٦٤

و بندگان خالص و مخلص، در برخورد با حوادث گذشته و آینده چنین اند، که یکى را سپاس مى گویند و براى دیگرى از پروردگار یارى مى طلبند.
در سومین و چهارمین جمله مى فرماید: «و از درگاهش سلامت در دین مى طلبیم، آن گونه که سلامت در بدن ها را تقاضا مى کنیم!»؛ (وَ نَسْأَلُهُ الْمُعَافَاةَ فِی الأَدْیَانِ، کَما نَسْأَلُهُ المُعافاةَ فِی الْأَبدانِ).
این عبارت اشاره به نکته لطیفى است و آن این که اگر مردم به همان اندازه که به عافیت و سلامت جسمانى اهمیّت مى دهند، به سلامت دینشان اهمّیّت مى دادند وضع خوبى داشتند. ولى افسوس! یک بیمارى مختصر جسمانى گاه انسان را به دنبال طبیبان متعدّد مى فرستد، در حالى که براى ده ها بیمارى خطرناک معنوى و اخلاقى و دینى، حتّى به دنبال یک طبیب هم نمى رود!!
بعضى از شارحان نهج البلاغه این سخن را از بعضى از متفکّران انسان شناس نقل کرده اند که «اگر یک صدم اشک هایى که براى شکم هاى گرسنه و بدن هاى برهنه ریخته مى شود، براى ارواح گرسنه معرفت، و برهنه از فضایل، ریخته مى شد، هم گرسنگى ها و برهنگى هاى جسمانى از بین مى رفت و هم گرسنگى ها و برهنگى هاى روحى زایل مى گشت!».(1)
این نکته نیز قابل دقّت است که ذکر «ادیان» به صورت جمع، اشاره به دین باورى نفرات انسان هاست، نه ادیان مختلف؛ همان گونه که جمع آوردن «ابدان» به همین منظور است.

* * *