صفحه ٣٢٧

حاجت نزد خداوند، به اسما و صفات الهي که متناسب با رفع آن حاجت است، تمسک و توسل مي جويد تا درياي رحمت الهي را به تلاطم آورد. پس از اين توضيحات اکنون قسمتي از مناجات معتصمين را مرور مي كنيم.

 تجلي اعتصام به خدا در زندگي دوستان خدا
أَللَّهُمَّ یا مَلاذَ الْلائِذینَ وَیا مَعَاذَ الْعَائِذین(213) وَيا مُنْجِيَ الْهَالِکيِنَ وَيَا عَاصِمَ الْبَائِسينَ وَيا رَاحِمَ الْمَسَاکِينَ وَيَا مُجيِبَ المُضطَرِّينَ وَيا کَنْزَ الْمُفْتَقِرِينَ وَيا جَابِرَ الْمُنکَسِرِينَ؛(214) وَيَا مَأْوَي الْمُنْقَطِعِينَ وَيَا نَاصِرَ الْمُسْتَضْعَفِينَ وَيَا مُجِيرَ الْخَائِفِينَ وَيا مُغِيثَ الْمَکْرُوبِينَ وَيَا حِصْنَ اللاجِينَ؛ خدايا، اي پناه بخش پناه آورندگان و اي نجات بخش به هلاکت افتادگان و اي نگاه دار بيچارگان و اي رحم کننده به حال بينوايان و اي اجابت کنندة دعاي پريشانان و بيچارگان و اي گنج فقيران و تهي دستان و اي جبران کنندة دل شکستگان و اي مأوا و پناه دهنده به وانهاده شدگان از کسان، و اي ياري کنندة ضعيفان و اي پناه ترسناکان و اي فريادرس ستم ديدگان و اي حصار محکم پناه آورندگان.
انتخاب تعابير مزبور در آغاز مناجات، متناسب با حال کسي است که از غير خدا نااميد شده و با همة وجود، خود را محتاج خداوند مي داند و رو به سوي او آورده و با نهايت ذلت و درماندگي و با اعتراف به فقر و ناداري و بيچارگي خود مي کوشد که درياي