صفحه ٣٠٤

چنان كه گفتيم بازي با اسباب بازي و عروسك مربوط به دوران كودكي است و كودك تا حدود ده سالگي به آنها علاقه نشان مي دهد و پس  از آن به  سراغ بازي هاي ديگري مي رود؛ مثلاً پسرها به بازي فوتبال علاقه نشان مي دهند و بازي هاي كودكانه را فروتر از شأن خود مي دانند. اگر كسي پس  از پشت  سر گذاشتن دوران كودكي، باز به اسباب بازي و عروسك علاقه نشان دهد، اين رفتار ازروي عادت و برخلاف طبيعت و ناشي از نقص رواني و تربيتي است. چون به طور طبيعي وقتي عقل انسان مراحلي از رشد را گذراند، به كارهايي كه متناسب با او نيست دست نمي زند و اگر برحسب عادت منفي به آنها دست زد، از كردة خود خجل مي شود و عذرخواهي مي كند. البته تشخيص لذت ها و نيازهاي فصلي و موسمي و تعيين دامنة زماني آنها بر عهدة روان شناسان است؛ اما به هر روي مشخص است كه انسان با ارتقاي موقعيت و شأن و رشد عقلاني اش، ديگر برخي از لذت ها را فروتر از شأن خود مي داند. چنان كه شخص صاحب شأن و موقعيت والاي اجتماعي، در شأن خود نمي داند كه مشاغل نازل متناسب با طبقات فرودست جامعه را داشته باشد. البته ازنظر اسلام هر كاري محترم و ارزشمند است؛ اما در ارزش گذاري اجتماعي، مأمور نظافت كوچه و خيابان را در سطح فرماندار و ساير مقامات شهري قرار نمي دهند و كار او را پست تر تلقي مي كنند.

 ضرورت تناسب دل بستگي ها با شأن و شخصيت فرد
چنان كه شخص برخوردار از شأن و اعتبار والاي اجتماعي، حاضر نمي شود به كاري اشتغال يابد كه درخور افراد فرودست جامعه است و خجالت مي كشد كه وقتش را صرف چنان كاري كند، كسي كه به مراتب عالي معرفت الهي دست يافته و لذت ارتباط با خداوند را چشيده است، در شأن خود نمي بيند كه كاري را براي لذت مادي اش انجام دهد. او براي اطاعت خدا و انجام وظيفه و در حد ضرورت، و نه براي لذت جويي، به