صفحه ٢٩

رحمت الهي و نعمت هاي گسترده در جهان هستي و ازجمله  نعمت هاي معنوي هستند، مي توانيم دريابيم كه خداوند داراي جمال و كمال است. درنتيجه به توسط آن آثار، محبت ما به صفات جمال و جلال و كمالات الهي معطوف مي شود، و با آنها از لذتْ سرشار مي گرديم. با اين معرفت حصولي، ما خداوند را ذاتي با همة صفات كمال مي دانيم. البته اولياي خاص خدا كه به قله هاي تعالي و كمال انساني راه يافته اند، با علم حضوري خداوند را مي شناسند و به مرحله اي از معرفت مي رسند كه با چشم دل، خداي متعال و صفات جلال و جمالش را مشاهده مي كنند.

 راهكار انس يافتن به خدا و محبت ورزيدن به او
پس از آنكه به عظمت و اهميت محبت به خداوند و انس با او پي برديم، اين سؤال مطرح مي شود كه چرا برخي نسبت به اشخاص، محبت دارند و با آنها مأنوس مي شوند، اما براي كسب محبت به خداوند نمي كوشند و در صدد انس يافتن به او برنمي آيند؟ نشانة آنكه عده اي انسي با خداوند ندارند، اين است كه با بي ميلي چند دقيقه از وقتشان را صرف خواندن نماز مي كنند؛ نماز و گفت وگوي با خدا را بار سنگيني بر دوششان مي دانند و مي خواهند هرچه زودتر آن را از دوششان بردارند. خداوند در اشاره به كراهت و سنگيني انجام نماز براي افرادي با ايماني ضعيف  و سست عنصر مي فرمايد: وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخَاشِعِين(8)؛ «و به شكيبايي و نماز [از خداوند] ياري خواهيد و اين [كار] هرآينه گران و دشوار است، مگر بر فروتنان خداترس».
حتي برخي كه اهل شركت در نماز جماعت هستند، سراغ امام جماعتي مي روند كه نماز را سريع بخواند؛ در نماز به انجام واجبات بسنده مي كنند و سريع آن را به اتمام مي رسانند تا به ساير كارهايشان بپردازند. ما وقتي به خود و آنچه در پيرامونمان هست