صفحه ٣٥٧

گفتار شصت و دوم: زهد و وارستگي دوستان خدا و بي اعتنايي آنان به دنيا (2) 
 مروري بر مطالب پيشين

در گفتار پيشين، فرازي از مناجات زاهدين را بررسي کرديم؛ فرازي که امام سجاد(عليه السلام) در آن از دنيا شکوه مي کنند که دنيا ما را گرفتار مکر و حيله هاي خود ساخته، و از مکر و خدعه هاي دنيا به خداوند پناه مي برند. دراين باره، پرسش هايي را طرح کرديم. يکي از آن پرسش ها اين بود که چرا مکر و فريب به دنيا نسبت داده، و ازاين جهت دنيا مذمت شده است؟ خلاصة پاسخ آن پرسش عبارت است از اينکه براي پيدايش هر پديده اي، چندين عامل مشارکت دارند که ما از آنها به مقتضي، اسباب، شروط سلبي، شروط ايجابي، عوامل اعدادي و عامل ايجادي تعبير مي کنيم و عنوان کلي و جامعِ آن علت هاي ناقصه، علت تامه است. به جهت اينکه هريک از آن عوامل در پيدايش معلول و پديده دخيل اند، مي توان آن پديده را به هريک از آنها نسبت داد. البته قانون بلاغت در سخن و موقعيت و مقام سخن ايجاب مي کند که ما در هر مقام، بر سبب خاصي تأکيد ورزيم و پديده را به آن سبب نسبت دهيم. معمولاً چون در قرآن کريم بيشتر بر توحيد تأکيد شده است و مردم به خداوند توجه داده شده اند و محور آموزه هاي قرآني، توحيد است، پديده ها اغلب به خداوند که علت ايجادي است نسبت داده مي شوند؛ براي نمونه در قرآن آمده است که