صفحه ٣٦٨

صفت سوم اينکه ملايکه با همة کثرتي که دارند، داراي مراتب مختلفي ازنظر بلندي و پاييني هستند و بعضي مافوق بعضي ديگر. جمعي نسبت به مادون خود آمرند، و آن ديگران مأمور و مطيع آنان؛ و آن که آمر است، به امر خدا امر مي کند و حامل امر خدا به سوي مأمورين است، و مأمورين هم به دستور خدا مطيع آمرند. درنتيجه ملايکه به هيچ وجه از ناحية خود اختياري ندارند؛ چنان که قرآن کريم فرموده: وَمَا مِنَّا إِلاّ لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ؛(251) «و از ما [فرشتگان] هيچ کس نيست، مگر او را جايگاهي است معلوم»؛
صفت چهارم اينکه ملايکه ازآنجا که هرچه مي کنند به امر خدا مي کنند، هرگز شکست نمي خورند؛ به شهادت اينکه فرمود: وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأرْضِ؛(252) «و هيچ چيز در آسمان ها و در زمين نيست که خداي را ناتوان سازد، همانا او دانا و تواناست».(253)

 دنيا، سراي آزمايش و انتخاب مسير سعادت يا تباهي
گفتيم پاسخ اين پرسش كه چرا خداوند ما را مستقيماً داخل بهشت نيافريد و به دنيايي آکنده از فريب و نيرنگ و سرشار از لغزشگاه ها و دره هاي هولناک عصيان و گناه وارد کرد، اين است که اگر ما به دنيا وارد نمي شديم ظرفيت درک نعمت هاي اخروي را پيدا نمي کرديم و در نتيجه بهره اي از بهشت نمي داشتيم. بهشت را ما با اعمال اختياري شايستة خود مي سازيم. بدون آن اعمال اختياري، نه باغي و بستاني براي ما در بهشت فراهم