صفحه ٣٤٤

در فراز مزبور چهره اي مذموم و نکوهيده از دنيا ارائه، و دنيا محل مکر، خدعه، نيرنگ و فريب معرفي شده است. امام(عليه السلام) در سخن خود، انسان در دنيا را به مثابه کسي معرفي مي کنند که در سرايي مخوف زنداني شده و با مکر و حيله، درون چاه ها و ورطه هاي هلاکت افتاده است. در اين سراي آکنده از فريب و نيرنگ، آرزوهاي پوچ و بي فرجام، انسان را در کمند خويش مي کشند و سرانجام او را تسليم مرگ مي سازند. امام(عليه السلام) از خداوند درخواست مي کنند که دربرابر دام فريب و نيرنگي که دنيا دربرابرشان گشوده، ايشان را در پناه خويش گيرد و در حصار صيانت و عصمت خويش قرار دهد، تا از شرّ فريفته شدن به زر و زيور و آرايه هاي پوچ دنيايي محفوظ بمانند؛ چه اينکه دنيا غافلان و بي خبران از باطن ويرانگرش را که بي محابا فريفتة خودآرايي اين مار سمي خوش خط و خال شده اند، هلاک مي سازد.

 ضرورت تشخيص دنياي نکوهيده از دنياي پسنديده
اکنون اين پرسش مطرح مي شود که چرا در قرآن و روايات، و ازجمله در اين مناجات، اين نسبت هاي نکوهيده به دنيا داده شده است؟ پرسش ديگر اينکه چرا خداوند ما را به دنيايي وارد ساخته که مکار و حيله گر، و جولانگاه فتنه گري ها و شيطنت هاست؟ خداوند در برخي آيات قرآن به مذمت دنيا مي پردازد و زندگي دنيا را آميخته با فريب و نيرنگ معرفي، و به ما سفارش مي کند که فريفتة جلوه هاي زندگي دنيا نشويم: فلا تغرّنّکم الحيوة الدّنيا ولا يغرّنّکم بالله الغرور؛(227)«زنهار كه زندگي دنيا شما را نفريبد و زنهار كه شيطان شما را مغرور نسازد».
در آيه اي ديگر خداوند مي فرمايد:
اعْلَمُوا أَ نَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الأمْوَالِ