صفحه ١٠١

يافتن به محبت الهي است. اما كساني كه عمري از آنها گذشته و به مرور و طي عمر طولاني شان، تعلقات دنيوي نظير تعلق به مال، مقام، رياست، خانه و وسايل آسايش كاملاً در دلشان رسوخ يافته است، به آساني و در زماني كوتاه نمي توانند دلشان را از آن تعلقات پاك كنند و محبت خدا را جاي گزين آنها سازند. براي اين منظور، بايد وسايل فراواني فراهم شود و آنان با توفيق الهي براي زدودن هريك از آن تعلقات، زماني طولاني صرف كنند، تا پس از ساليان طولاني و با زحمت و رياضت فراوان، خداوند آنان را رهين توفيق و عنايتش  سازد و دلشان را از همة آلودگي ها مصفا و پيراسته  گرداند و آن گاه محبتش را در آن قرار  دهد. بي ترديد گرفتاري هايي كه در زندگي براي مؤمنان و دوستان خدا رخ مي دهد، در زمرة وسايلي قرار دارند كه خداوند فراروي آنان مي گذارد تا بدين وسيله به خداوند متذكر شوند؛ تعلقات را از دلشان بزدايند و آمادة آراستن قلب به نور الهي و محبت خالصانة او گردند.

 بي رغبتيِ دوستان خدا به دنيا و رغبت آنها به آنچه نزد خداست
يكي از آثار محبت خالصانه به خداوند، رغبت يافتن به آنچه در نزد اوست و علاقه نشان ندادن به دنيا و زرق و برق زودگذر آن مي باشد. بي ترديد اين خصلت در كسي پديد مي آيد كه باور كند دنيا و تعلقات آن پوچ و بي ارزش است و آنچه در نزد خداست، اصيل، ماندني و داراي ارزش نامحدود است. رياست، مقام و ساير دارايي هاي دنيوي، فاني اند و برخلاف تصور ما، خيلي زود از بين مي روند. گاهي انسان سالياني براي رسيدن به پست و مقام تلاش مي كند و قبل از  آنكه در مقامش مستقر شود و بهرة لازم را از آن ببرد، عمرش به سر مي رسد و ناكام از دنيا و مقام، روانة سراي آخرت مي گردد. برخي در ميانة راه و قبل از آنكه به مقصود و مقامي كه در پيِ آن بوده اند برسند، عزرائيل به سراغشان مي آيد و به زندگي شان خاتمه مي دهد.