صفحه ١٠٩

اصطلاح «گرية شوق» غلط رايج به شمار مي آيد). گريه، پديدة پيچيدة  رواني اي است كه چند عامل، برانگيزانندة آن هستند و به صورت پديده اي مركب ظهور مي كند و ازاين جهت نيازمند تحليل روان شناختي است. ممكن است هم زمان عواملي چون احساس حقارت و كوچكي در برابر محبوب، غم و اندوه و نيز احساس شادماني در پديدة گريه، نقش داشته باشند.

 توجه كامل به خداوند؛ آرامش بخش دوستان خدا
روشن شد كه درخواست حضرت، مبني بر آنكه خداوند ايشان را در شمار كساني قرار دهد كه در پناهش آرامش و آسايش بخشيده و عمرشان را با ناله و آه سپري مي كنند، به دليل وجود حيثيت هاي متفاوت براي آن دو حالت است که هم زمان در انسان تحقق مي يابند. كساني كه خداوند آنان را رهين لطف و عنايتش ساخته و محبتش را در دلشان قرار داده است، راحتي و آسايششان را در توجه تام و كامل به ساحت قدس ربوبي مي بينندو از غيرخدا خسته و دل آزرده مي شوند. اگر خداوند آنان را مكلف و موظف به حضور در اجتماع و انجام وظايف و تكاليف اجتماعي نكرده بود، از جامعه فرار مي كردند و در خلوت به نجواي با معبود مي پرداختند. آنان علاقه اي به ماندن در دنيا ندارند و منتظر لحظةپر كشيدن از اين عالم خاكي و عروج به عالم ملكوت و نيل به مقام قرب الهي هستند: وَلَوْ لا الْأجَلُ الَّذِي كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَ رْوَاحُهُمْ فِي أ جْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَى الثَّوَابِ وَخَوْفاً مِنَ الْعِقَاب؛(72)«و اگر نبود اجلي كه خداوند براي آنان مقرر ساخته، روح آنان حتي به اندازة بر هم زدن چشم نيز در بدن ها قرار نمي گرفت [و به عالم قدسي پرواز مي كرد]، از بس كه مشتاق ثواب الهي و ترسان از عقوبت خداوندند».