صفحه ٢٦١

طَائِعِيكَ وَأَخْلَصِ عُبَّادِكَ يَا عَظِيمُ يَا جَلِيلُ يَا كَرِيمُ يَا مُنِيلُ بِرَحْمَتِكَ وَمَنِّكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ «خدايا، چقدر لذت بخش است خطورهايي كه ياد تو را به دل ها الهام مي كند، و چه شيرين است فكر و انديشه هايي كه با اوهام در پرده هاي غيب به  سوي تو ره مي پويند، و چقدر طعم محبتت شيرين است، و چه گواراست نوشيدن شراب قرب تو. پس اي خدا، ما را از دور ساختن و راندن از درگاهت به خودت پناه ده، و ما را از خاص ترين عارفان و صالح ترين بندگانت قرار ده، و در شمار صادق ترين اهل طاعتت و پاك ترين و خالص ترين بندگانت قرار ده. اي خداي بزرگ، اي با عزت و جلال، اي با كرم و احسان، به حقِ رحمت و عطايت، اي مهربان ترين مهربانان».

 اولياي خدا در معرض الهامات و خطورات رباني و لقاي الهي
ما لذت ذكر خدا را نچشيده ايم و درك نكرده ايم؛ اما امام سجاد(عليه السلام)  از لذت خطور ذكر الهي در قالب صيغة تعجب «ما الذّ»، به منزلة برترين و عالي ترين لذت ياد مي كنند و مي فرمايند كه چقدر لذت بخش است خطورات ذكرت كه به دل من الهام كرده اي. تصور كنيد عاشقي را كه با همة وجود به معشوق و محبوب خود دل باخته است و پيوسته در فكر و ياد او به  سر مي برد؛ اما ناگهان گرفتاري و مشكلي براي او پيش مي آيد و لحظاتي از ياد معشوق خود غافل مي شود و در آن حال، معشوقش با اشاره او را به خود متوجه مي سازد و به وي گوشزد مي كند كه از او غافل نشود. بي ترديد اين اشارت محبوب براي عاشق، بسيار لذت بخش است. براي عاشق دل سوختة محبوب و معشوق واقعي و حقيقي، يعني خداوند، هيچ لذتي سرشارتر و والاتر از آن نيست كه خداوند ياد و ذكر خود را به او الهام كند و او را متوجه خويش سازد. امام سپس مي فرمايند: وما اَحلي الَمسيرِ اِليكَ باِلاْوهام فِي مَسَالِكِ الغُيُوِب؛ «و چه شيرين است فكر و انديشه هايي كه در پرده هاي غيب به  سوي  تو سير مي كنند».