صفحه ٤٥

حقايق متعالي و توصيف ناپذير، به افق ذهن گرفتار به عالم ماده و حس ما صورت پذيرفته اند؛ وگرنه خداوند جسم نيست كه جوار و قرب او جسماني و مادي باشد و آنچه كاخ يا ساير نعمت هاي بهشتي معرفي شده اند،  مانند نعمت ها و امكانات دنيوي محدود نيستند؛ بلكه بهشت و همة نعمت هايش حقايقي گسترده و زوال ناپذيرند.
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ؛(19) «و همانا ما آدمي را آفريده ايم و آنچه را نفس او وسوسه مي كند مي دانيم و ما از رگ گردن به او نزديك تريم».

3. تفاوت قرب تكويني با قرب اختياري به خداوند
قرب به خداوند در آية شريفه، تكويني است كه همة بندگان از آن برخوردارند و با قرب اختياري كه اولياي خدا و ازجمله امام سجاد(عليه السلام) در اين مناجات از خداوند درخواست مي كنند، متفاوت است. اين قرب هميشگي است و شامل همة انسان ها مي شود. وقتي خداوند لحظه به لحظه، هستي و حيات را به انسان افاضه مي كند، نزد او حضور دارد و افاضة هستي و حيات متوقف بر اين حضور و قرب است؛ چنان كه اگر كسي بخواهد پولي را در دست انسان بگذارد بايد به او نزديك شود و پول را در دستش بنهد. اگر ما باور داشته باشيم كه دائماً هستي مان را از خداوند دريافت مي كنيم و او پيوسته از شئون هستي، قدرت و حياتش به ما افاضه مي كند و نيز پس از رسيدن