صفحه ١٦٨

که مي تواند آن شب را متوقف کند و در پيِ آن نور و روز را بيافريند. همچنين با توجه به منافع فراوان شب و ازجمله اينكه خداوند شب را فرصت استراحت و آرامش انسان در پيِ خستگي روز قرار داده، خداوند در آية بعد مي فرمايد: قُلْ أَ ر أَ يْتُمْ إِنْ أَ خَذَ اللّهُ سَمْعَكُمْ وأ بْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَى قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَـهٌ غَيْرُ اللّهِ يَأْتِيكُم بِهِ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ؛ بگو: مرا گوييد که اگر خداوند روز را بر شما تا روز رستاخيز پاينده کند، کدام خدايي است جز خداي يکتا که شب را براي شما آورد تا در آن بياراميد؟ پس آيا [اين نشانه ها را] نمي بينيد [تا ايمان آوريد و راه يابيد]؟
در آية ديگر مي فرمايد: قُلْ أ رَ أ يْتُمْ إِنْ أ صْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَاء مَّعِينٍ؛(106) «بگو: مرا گوييد که اگر آب شما [به زمين] فرو شود، چه کسي شما را آب روان مي آورد؟»
آيات مزبور گوياي اين حقيقت اند که ما توجهي به نعمت هاي ارزشمند در اختيارمان نداريم و به پاسِ اين نعمت ها، خداوند را شكرگزاري نمي كنيم و نيز بر اين باور نيستيم که جز او کسي نمي تواند نيازهايمان را تأمين کند. ما هم در برخورداري از نعمت هايي چون چشم و گوش به خداوند نيازمنديم و هم در تداوم اين نيازها. به راستي اگر خداوند مادر را نمي آفريد و زمينة آفرينش ما را فراهم نمي آورد، آيا ما قدم به اين جهان مي گذاشتيم؟ يا پس از آنکه آفريده شديم، اگر خداوند مهربان، مهر و عاطفة مادري را در وجود مادرمان قرار نمي داد و او به تربيت و ياري ما نمي پرداخت، آيا زنده مي مانديم؟

تقدم نيازهاي رواني و متعالي بر نيازهاي مادي
با توجه به گسترة نيازها، ما با همة وجود درمي يابيم که بسيار محتاج خداييم و با مطالعة