صفحه ٣٦

استقلالي براي غيرخدا قايل نيست و اشياي جهان را عين ربط، عين اضافه و نشانة خداوند مي داند. اين معرفت كه برگرفته از معرفت قرآني است، مختص خاتم الانبيا(صلى الله عليه وآله) و اولياي الهي است و تنها پيامبر و كساني كه آنها را تربيت مي كند به فهم اين حقيقت ناب نائل مي آيند و همة مشهودات و موجودات را آيت خدا مشاهده مي كنند و تنها او را مي بينند. در پرتو اين معرفت، موجودي كه محض كمال و وجود است، لايق دل  بستن و دوست داشتن مي باشد و آن گاه پرتوهاي آن محبت به مظاهر و تجليات وجودي آن اصيل و قائم به ذات، تسري مي يابند.

 نصاب محبت به خداوند
تعلق محبت ما به هر چيز و هركس به  سبب وجود كمال خوشايند ما در اوست، و اگر بدانيم كه صد مرتبه از آن كمال در موجود ديگري تحقق يافته است، به همان ميزان، محبت ما به موجود دوم نسبت به موجود اول افزايش مي يابد. فرض كنيد در شرايط نامناسب اقتصادي كه دست انسان خالي است و براي تأمين هزينه هاي زندگي، نظير پرداخت بدهي يا تأمين هزينة درمانش، سخت نيازمند كمك ديگران است، اگر كسي بي منت و ازسرِ احسان، پولي در اختيار انسان قرار دهد كه نيازهاي او را تدارك كند، انسان شديداً به او علاقه مند مي شود و از صميم دل به او محبت پيدا مي كند. اگر كسي چندين برابر آن هديه و كمك را در اختيار انسان قرار دهد، علاقه و محبت انسان به او شديدتر خواهد بود و به همين نسبت هرچه خدمت و احسان ديگران بيشتر شود، محبت ما به آنان نيز افزايش مي يابد. ماية تأسف است كه محبت بسياري از مردم به خداوند ضعيف است و در حدي نيست كه بر محبت به ديگران برتري يابد. نصابي كه قرآن براي محبت به خداوند در نظر گرفته، برتري و غلبه داشتن آن بر محبت به ديگران است، تا آنكه محبت به ديگران، مانع اطاعت از خداوند نشود. البته هرچه محبت ما به خداوند از