صفحه ٤١

نمي پرستيم مگر براي اينكه ما را به خدا نزديك سازند؛ همانا خدا ميان آنان (مشركان و موحدان) دربارة آنچه اختلاف دارند (شرك و توحيد) داوري مي كند. خدا كسي را كه دروغ گو و كافر و ناسپاس است، راه ننمايد».
مفهوم قرب چون ساير مفاهيم از امور حسي و روابطي كه بين آنها وجود دارد، انتزاع مي شود. وقتي فاصلة بين دو چيز اندك باشد، گفته مي شود كه آن دو چيز به يكديگر نزديك هستند و وقتي فاصلة آن دو از يكديگر زياد شود، گفته مي شود كه از هم دورند. آن گاه پس از استعمال قرب در قرب مكاني، آن مفهوم توسعه داده شده و دربارة قرب زماني نيز به كار مي رود. وقتي فاصلة زماني دو چيز به يكديگر كم باشد، گفته مي شود كه به هم نزديك هستند و اگر فاصلة زماني آن دو از يكديگر زياد شود، گفته مي شود كه از هم دورند.

 چيستي قرب به خداوند 
1. برداشت اول از قرب الهي

مسلّماً با توجه به آنچه ما از تعاليم انبياي الهي و پيشوايان معصوممان فراگرفته ايم كه خداوند مجرد است و جسماني نيست، قرب به خداوند نمي تواند قرب جسماني از قبيل قرب مكاني و زماني باشد. گرچه درك حقيقت اين قرب، دشوار است، برخي در صدد تبيين آن برآمده اند. يكي از توجيهاتي كه در اين راستا ارائه شده، اين است كه گاهي در روابط انسان ها قرب به معناي جسماني كه همان قرب مكاني و زماني است، به كار نمي رود و به معناي قرب معنوي به كار مي رود. آن قرب در صورتي است كه دو نفر ارتباط صميمي و تنگاتنگي با يكديگر دارند و اگر يكي از آن دو از ديگري درخواستي داشته باشد، به آن ترتيب اثر مي دهد و به سبب وجود احترام و رودربايستي، درخواست هاي يكديگر را اجابت مي كنند. بر اين اساس، وقتي كسي نزد ديگري داراي