گفتار چهل و نهم: جستاري در چيستي و گسترة معرفت خدا (2) عجز از شناخت خدا در آموزه هاي ديني چنان كه گذشت، مناجات عارفان با اين جمله آغاز مي شود: إِنّيِ لاَ اُحْصيِ ثَناءً عَلَيْكَ أنتَ كَمَا أثْنَيْتَ عَليَ نَفْسِكَ؛(122) «من توانايي ندارم كه به احصاي حمد و ثناي تو پردازم و تو چنان هستي كه خود، خويش را ستوده اي». يا آنكه امير مؤمنان(عليه السلام) در كلام نوراني شان مي فرمايند: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لا يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ، وَلا يُحْصِي نِعَمَهُ الْعَادُّونَ، وَلا يُؤَدِّي حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ، الَّذِي لا يُدْرِكُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ، وَلا يَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ، الَّذِي