صفحه ٢٣٧

گفتار پنجاه و دوم: جلوه هاي معرفت و عشق به خدا 
إِلَهِي فَاجْعَلْنَا مِنَ الَّذِينَ تَوَشَّجَتْ أَشْجَارُ الشَّوْقِ إِلَيْكَ فِي حَدَائِقِ صُدُورِهِمْ، وَأَخَذَتْ لَوْعَةُ مَحَبَّتِكَ بِمَجَامِعِ قُلُوبِهِمْ، فَهُمْ إِلَى أَوْكَارِ الْأَفْكَارِ يَأْوُونَ، وَفِي رِيَاضِ الْقُرْبِ وَالْمُكَاشِفَةِ يَرْتَعُونَ، وَمِنْ حِيَاضِ الْمَحَبَّةِ بِكَأْسِ الْمُلَاطَفَةِ يَكْرَعُونَ، وَشَرَايِعَ الْمُصَافَاةِ يَرِدُونَ؛ «خدايا! ما را از كساني قرار ده كه درختان اشتياق به تو در باغستان هاي سينه هايشان ريشه دوانيده و سوز محبت تو سراسر دل هايشان را فراگرفته است. ازآن رو، آنها در آشيانه هاي فكر و انديشه مأوا گزيده اند، و در بستان هاي قرب و شهود مي خرامند، و از سرچشمه هاي محبتت با جام لطف جرعه مي نوشند و به آبشخورهاي صفا درآمده اند».

 آثار عشق و محبت به خداوند
نكتة اساسي كه در اين مناجات به آن پرداخته شده، ارتباط بين معرفت به خدا با محبت به او، و آثار و لوازم اين محبت است. از جمله لوازم و آثار محبت، كه امام(عليه السلام) بدان اشاره دارند، شوق ديدار محبوب، و سايه افكندن توجه و عشق به محبوب بر همة زواياي دل است؛ تا آنجا كه جايي براي محبت به ديگران در دل نماند. همچنين سوز و شيدايي حاصل از اين