سوم. معنای سوم: امر مرجَّح در مقام تزاحم
واژة مصلحت استعمال دیگری نیز دارد، و آن در جايي است که مقدمات انجام کاری باهم تزاحم داشته باشند. انجام هر کار اختیاری، نیازمند مقدماتی است که هريک از آن مقدماتْ نفعی دارند و ضرري. کساني که اهل مصلحتسنجي هستند، آن مقدمات را با یکدیگر مقايسه ميکنند، تا آن مقدمهای را که نفع بیشتری دارد و آنها را زودتر به هدف میرساند، تشخیص دهند. بهعنوان مثال، اگر برای رسیدن به مکانی، دو راه در پیش ما وجود داشته باشد ـ که یکی نزدیکتر به مقصد، اما صعبالعبور و دیگری دورتر از مقصد، اما سهلالعبور باشند ـ باید مصلحتسنجی کرد و یکی را برگزید. مثلاً اگر فرصت کافی داشته باشیم، راه سهلالعبور را انتخاب ميکنيم و اگر زودتر رسیدن برای ما مهم باشد، راه صعبالعبور را انتخاب کرده، سختی راه را تحمل میکنیم. اصطلاح «تشخيص مصلحت» در اين موارد به کار ميرود.
ب) فريضهاي با مصلحت فراگير
پس از آنکه معنای مصلحت روشن شد، اینک میتوان به تبیین سخن حضرت زهرا(عليها السلام) پرداخت که امربهمعروف را امری دانستند که مصلحت آن برای عموم مردم است.
توضیح آنکه برخی از امور، فقط مصلحت شخصي دارند، مانند خوردن غذای سالم، ورزش کردن و نظاير اينها، اما برخی از امور، مصلحت اجتماعي دارند؛ بدینمعنا که مصلحت آنها فقط برای یک نفر نيست، بلکه دیگران را نيز به مصلحت میرساند. در ميان احکام خداي متعال، تشريعاتي وجود دارد که انجام آنها براي عموم مردم مصلحت داشته، همه را در راه رسیدن به سعادت ابدی یاری مینمایند. فریضة